قضاوت نابجاي خليفه
او گفت: اي علي عليه السلام تو را به خدا اگر براي نجات او راهي هست، آنرا را به ما نشان بده. آن حضرت فرمود: آري براي من او را عذري است. پس آن زن الله اکبر گفت که عمر و کساني که پيش او بودند، آنرا شنيدند. پس با سرعت به پيش عمر آمد و گفت که براي رهايي خواهرش عذري وجود دارد. پس عمر کسي را به نزد حضرت علي عليه السلام فرستاد. حضرت فرمود: خداوند مي فرمايد: «الوالدات برصغن اولادهن، حولين کاملين» «مادرها بايد فرزندانشان را دو سال کامل شير دهند» و همچنين مي فرمايد: «و حمله و فصاله ثلاثون شهرا» «و حمل و دوره شيرخوارگي او سي ماه است» و نيز در قرآن آمده است و «فصاله في عامين» «دوره شيرخوارگي او در دو سال است و حمل در اينجا شش ماه است. پس عمر او را رها کرد و گفت: اگر علي عليه السلام نبود هر آينه عمر هلاک شده بود.[1] .
روزي زني را که 6 ماهه زائيده بود به نزد عمر آوردند. عمر خواست که او را سنگسار کند. خواهر او که از حکم آگاه شده بود با سرعت به نزد حضرت علي عليه السلام آمد و او را در جريان آن حکم قرار داد.