سزاي توهين











سزاي توهين



عقية بن ابي معيط با رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نشست و برخاست داشت ولي هنوز اسلام نياورده بود.

روزي پيامبر را به يک مهماني دعوت کرد. پيامبر گفت: من در مهماني حاضر مي شوم ولي لب به غذا نمي زنم مگر اين که تو مسلمان شوي. عقبه اين کار را کرد. دوستانش از اين کار مطلع شدند، او را از خود راندند و سرزنش کردند. او گفت: من از عمق دل، اسلام نياورده ام.

بلکه به اين خاطر که او از غذايم بخورد، شهادتين را گفتم. دوستانش به او گفتند که اگر مي خواهد با ما باشي بايد بر روي پيامبر آب دهان بيندازي.

او نيز قبول کرد و به روي پيامبر آب دهان انداخت ولي آب دهانش به روي مبارک پيامبر نرسيد بلکه به عقب برگشت و به صورت خود او رسيد و دو گونه او را سوزاند و اثر آن تا پايان عمرش بر صورتش باقي بود.[1] .







  1. الغدير، ج 16، ص 66.