مناظره معاويه و قيس











مناظره معاويه و قيس



گفته شد: آنان فقير هستند و وسيله سواري ندارند. معاويه به طعنه گفت: پس شتران آبکش آنها چه شد؟

قيس در جواب گفت: شتران آبکش خود را در جنگ هاي احد و غزوات بعد از آن که در موکب رسول خدا بودند، از دست دادند. آنگاه که جنگ به خاطر اين برپا بود که تو و پدرت به اسلام آيند درآييد.

معاويه گفت: شما با نصرت و همکاري خود، بر ما منتي مي گذاريد در حالي که منت و عنايت براي خداست و براي قريش است. قيس گفت: پس از رسالت پيامبر، اولين کسي که ايمان آورده حضرت علي عليه السلام بود و اين در حالي بود که قريش به فکر آزار و اذيت و ممانعت از تبليغ دين او بود.

مادامي که عموي پيامبر زنده بود از هر نوع اذيت و آزار قريش محفوظ بود، رسول خدا بين خود و علي عليه السلام برادري برقرار نمود. قريش ديگر نمي تواند اين ننگ و جنايتي که نسبت به انصار و خاندان محمد صلي الله عليه و آله و سلم نموده بزدايد. در حالي که به جان خودم سوگند ياد مي کنم که با وجود علي بن ابي طالب عليه السلام، احدي از انصار و قريش و عرب و عجم، حق خلافت را نداشتند.

در اين هنگام معاويه به خشم در آمد و گفت: اي قيس، اين سخنان را از که روايت مي کني؟ قيس گفت: از کسي نقل مي کنم که از من و پدرم بهتر بود. او عالم و صديق اين امت است و آيات بسياري از قرآن در شأن منزلت او نازل شده است. او کسي است که رسول خدا او را در غدير به خلافت امت منصوب داشت و فرمود: «من کنت مولاه فعلي مولاه...»[1] .







  1. الغدير، ج 3، ص 187.