اعتراف ابوهريره بر حديث غدير











اعتراف ابوهريره بر حديث غدير



اميرالمؤمنين عليه السلام در ايام جنگ صفين نامه اي به معاويه نوشت و آن را به دست اصبغ بن نباته داد که به او رساند. او مي گويد: داخل کاخ معاويه شدم در حالي که بر قطعه چرمي نشسته بود و بر دو بالش سبز تکيه داده بود.

در طرف راست او عمرو بن عاص و حوشب و ذولکاع و در طرف چپ او برادرش عتبه و در برابرش ابوهريره و چند نفر ديگر قرار داشتند.

پس از آن که معاويه نامه آن جناب را قرائت کرد. گفت: همانا علي عليه السلام قاتلان عثمان را به ما تسليم نمي کند. اصبغ گويد: به او گفتم: اي معاويه، خون عثمان را بهانه مگير! تو جوياي پادشاهي و سلطنت هستي و اگر در زمان زندگي عثمان مي خواستي او را ياري کني، مي کردي. ولي در کمين فرصت و در انتظار کشته شدن بودي تا اين امر را دستاويز رسيدن به پادشاهي قرار دهي.

اصبغ گويد: معاويه از سخنان من در خشم شد و من خواستم خشم او بيشتر شود. لذا رو به ابي هريره کردم و به او گفتم: اي يار رسول الله من تو را سوگند مي دهم به آن خداوندي که معبودي جز او نيست و داناي آشکار و نهان است و به حق حبيبش مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم که مرا خبر دهي، آيا روز غدير خم را درک نمودي و حضور داشتي؟ گفت: بلي حاضر بودم.

گفتم: درباره حضرت علي عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم چه شنيده اي؟ گفت: شنيدم که رسول خدا فرمود: «من کنت مولاه فعلي مولاه...» به او گفتم: بنابراين اباهريره تو با دوست از دشمن شدي و با دشمن او دوست. در اين موقع ابوهريره نفس بلندي که حاکي از تأسف او بود کشيد و گفت: «انا لله و انا اليه راجعون»[1] .







  1. الغدير، ج 2، ص 70.