رشوه به پسر عمر











رشوه به پسر عمر



هنگامي که يزيد به حکومت رسيد، پسر عمر حاضر نبود که با او بيعت کند. او براي اين مخالفت خود دلايل عقيدتي و قرآني مي آورد مثلا مي گفت: اين خلافت، مثل نظام هراکليوسي (امپراطوري رم شرقي) با نظام قيصري نيست که حکومت از پدر به پسر برسد. بلکه حکومت اسلامي است. اما يزيد يکصد هزار به او رشوه داد و او حرفهاي گذشته خود را فراموش کرد و ناديده گرفت و با او بيعت کرد و در وصف يزيد، احاديث و رواياتي را جعل کرد و گفت: اگر خوب بود، مايه رضايت است و اگر مايه گرفتاري و ناراحتي بود، شکيبايي و مدارا مي کنيم و براي رفع رسوائي تغيير عقيده اش اين بهانه را تراشيد که تا بحال به خاطر وجود پدرش معاويه از بيعت امتناع مي کرده و حال که آن مانع برطرف شد، اقدام به بيعت مي کند.[1] .







  1. الغدير، ج 19، ص 64.