وصيت عبدالله بن مسعود











وصيت عبدالله بن مسعود



ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه اين روايت را آورده است که: عبدالله بن مسعود در آخرين لحظات زندگي خود گفت: چه کسي عهده دار وصيتم مي شود قبل از آنکه از محتوي آن باخبر باشد؟ همه افراد حاضر در مجلس ‍ خاموش شدند و فهميدند که مقصود او از اين سخن چيست و چه وصيت مي کند. سخنش را تکرار کرد. عمار ياسر گفت: من قبول مي کنم و عهده دار اين وصيت مي شوم. در اين هنگام ابن مسعود گفت: وصيتم اينست که عثمان بر من نماز نگزارد. گفت: باشد، اين حق توست بر عهده من. به اين جهت گفته مي شود: وقتي عبدالله بن مسعود را دفن کردند، عثمان آنرا نکوهش کرد. به او گفتند عمار ياسر متصدي آن کار بوده است. پس به عمار پرخاش کرد که چرا از من اجازه نگرفتي؟!

گفت: از من قول گرفته بود که از تو اجازه نگيرم.[1] .







  1. الغدير، ج 16، ص 24.