مجازات لعن كننده











مجازات لعن کننده



جنيد بن عبدالرحمن گويد: از حوران به دمشق براي دريافت عطايم آمده بودم، نماز جمعه را خوانده از باب الدرج بيرون مي شدم که پيرمردي را ديدم که براي مردم صحبت مي کرد، همگان تحت تأثير سخنانش ‍ مي گريستند، وقتي سخنانش به پايان رسيد، گفت: بياييد مجلس را به لعن ابوتراب پايان دهيم، آنگاه همه به لعن ابوتراب پرداختند.

من از بغل دستي ام پرسيدم که ابوتراب کيست؟

او گفت: او علي بن ابي طالب ابن عم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و شوهر دخترش مي باشد. او اولين مردي است که به اسلام ايمان آورد و او پدر حسن و حسين (عليهماالسلام) مي باشد.

پس از شنيدن اين سخنان بلند شدم و به سوي پيرمرد رفتم، سيلي محکمي به او زده و سرش را به ديوار کوفتم، فريادش بلند شد. خدام مسجد جمع شدند و عبايم را به گردنم افکنده و مرا کشان کشان به نزد هشام بن عبدالملک بردند. پيرمرد فرياد مي زد: يا اميرالمؤمنين! داستان گوي تو و قصه پرداز پدران و اجدادت را ببين که چه بر روزش آورده اند؟

هشام جريان را از من پرسيد و من جريان را مو به مو شرح دادم و گفتم: به خدا سوگند! اگر در آنچه گفتم، مي دانستم پشت گرمي اش به قرابت با شماست و به اتکاء شما چنين لعني را مرتکب شده، من غير از عملي که با او کردم کار ديگري انجام نمي دادم.

آيا من چگونه مي توانم براي داماد پيغمبر خدا و همسر دخترش خشم نگيرم؟ هشام گفت: آن پيرمرد اشتباه بزرگي کرده است و مستحق اين مجازات بوده است.[1] .







  1. الغدير، ج 6، ص 48.