نور و حكمت











نور و حکمت



روزي مردي از اهالي شام به سراغ ابن عباس آمد و گفت: همانا قبيله من خرج سفر براي من گرد آوردند و من فرستاده آنهايم. آنها مرا به عنوان امين انتخاب کرده و مأموريت داده اند که به نزد تو بيايم و از تو بخواهم که مشکل ما را حل نمايي. افراد قبيله من در رابطه با محبت علي عليه السلام در معرض هلاکت هستند. تو آنها را از اين تنگي و مشکل برهان. تا خداوند تو را از مشکلات برهاند.

ابن عباس به او گفت: اي برادر شامي همانا علي عليه السلام در اين امت از حيث فضيلت و علم همانند آن عبدالصالح است که موسي عليه السلام با او ملاقات نمود. سپس حديث ام سلمه را ذکر نموده که متضمن فضايل بسياري است براي علي عليه السلام آن مرد شامي به ابن عباس گفت: سينه مرا از نور و حکمت پر نمودي و مرا از تشنگي و مشقت رهاندي، خداي تو را از تشنگي و مشکلات برهاند.

گواهي مي دهم علي عليه السلام مولاي من و مولاي هر مرد و زن مومني است.[1] .







  1. الغدير، ج 2، ص 371.