اجابت دعا
کميت به بياباني رسيد و خواست راهي پيش گيرد. شيري آمد و او را از رفتن از آن راه باز داشت. او از سوي ديگري راه افتاد، و شير باز هم مانع شد. گويي اشاره مي کرد که از پس وي به راه افتد تا آن که امان يافت و از دست دشمنان خلاص شد.[1] .
هنگامي که دشمنان خاندان پيامبر خواستند کميت را دستگير و به قتل برسانند، حضرت امام باقر عليه السلام درباره او دعا کرد. کميت که متواري بود در دل شبي تاريک، بيمناک از خانه بيرون آمد و حال آنکه در هر رهگذري گروهي نشسته بودند تا او چون به در آيد، پنهاني دستگيرش سازند.