گوي سبقت











گوي سبقت



صاحب بن عباد هر ساله پنج هزار دينار به بغداد مي فرستاد تا ميان فقها و اهل ادب تقسيم شود.

و هيچگاه در اجراي حق الهي، ملامت مردم را به چيزي نمي خريد.

جمعي از پرچمداران علم و ادب، بخاطر بزرگداشت مقام او، تأليفات علمي خود را به نام او نوشته و اهدا کرده اند، از جمله شيخ و استاد بزرگ ما صدوق، کتاب عيون اخبارالرضا عليه السلام را به او هديه کرده است.

صحاب بن عباد کتابخانه بسيار غني و بزرگي را گرد آورده بود که در نوع خود بي همتا بود. هنگامي که سلطان محمود وارد ري شد. به او گفتند: اينها همه کتابهاي رافضيان است و اهل بدعت و او دستور داد کتابهاي کلامي را جدا کرده و همه را سوزاندند.

غديريه صاحب ابن عباد از معروف ترين غديريه ها مي باشد که قسمتي هايي از آن چنين است:


قالت: فمن صاحب الدين الحنيف احب؟
فقلت احمد خيرالسادة الرسل


«گفت: بعد از او کيست که از جان و دل راه طاعتش گيري؟ گفتم: وصي کارگزارش که خيمه بر زحل افراشته

گفت: رسول خدا دست که را به عنوان برادرخواندگي با اشتياق فشرد؟ گفتم: همان که خورشيد به هنگام عصر به خاطر او بازگشت.

گفت: فاطمه که زهره زهرا بود، با که جفت شد؟

گفتم: برترين جهانيان. از پا برهنه و چکمه پوش.

گفت: دو سبط پيامبر که از شرف سر به آسمان سودند، زاده که بودند؟

گفتم: همان که در ميدان فضيلت گوي سبقت ربود...»[1] .







  1. الغدير، ج 7، ص 79.