بر خاك افتادن مناره











بر خاک افتادن مناره



شيخ ابراهيم بلادي از غديريه سرايان بنام قرن 12 است. صاحب حدائق از پدر دانشمندش نقل مي کند که هنگامي که شيخ يوسف حسن بحراني وفات يافت و در آرامگاه مشهد که مسجدي است در بحرين، به خاک سپرده شد، اتفاقا يکي از دو مناره مسجد بر روي قبر اين شخص فرو ريخت و شيخ عيسي از شعراي توانا بود، از کنار مزارش مي گذشت. زني ديد که بر کنار آرامگاه او نشسته و از افتادن اين مناره تعجب مي کند. شيخ عيسي اين ابيات را مناسب حال گفت:

«زني را ديدم که در هيأت پارسايان نشسته و مي گويد که انا لله و انا اليه راجعون، در حالي که او چه مي داند که در آنجا چه کسي آرميده است.

او را گفتم که اي از تبار پاکان، تو بيهوده از اين اتفاق تعجب مي کني. اينجا کسي آرميده که کمال يوسفي داشت و آن مناره از هيبت او به خاک افتاد و سجده کرد.[1] .







  1. الغدير، ج 22، ص 322.