يگانگي او در شناخت قرآن و معاني آن و يگانگي او در...











يگانگي او در شناخت قرآن و معاني آن و يگانگي او در آگاهي از نزول قرآن و آنچه در آن است



28ـ عن أنس قال: قال النبي صلي الله عليه وآله و سلم: عليّ يعلّم الناس بعدي من تأويل القرآن ما لايعلمون أو قال:يخبرهم.

رواه جماعة عن عبدالکريم.

انس بن مالک گفت: پيامبر فرمود: علي پس از من به مردم تأويل قرآن و آنچه را که نمي دانند ياد مي دهد. يا گفت: به آنان خبر مي دهد.

اين روايت را جماعتي از عبدالکريم نقل کرده است.

سخن عبدالله بن عمر در يگانگي علي در علم قرآن:

29ـ قال ابن عمر: عليّ أعلم الناس بما أنزل الله علي محمّد.

ابن عمر گفت: علي آگاهترين مردم است به آنچه خدا بر محمد نازل کرده است.

سخن علي (ع):

30ـ عن علقمة بن قيس قال: قال علي: سلوني يا أهل الکوفة قبل أن لا تسألوني فوالذي نفسي بيده ما نزلت آية إلا و أنا أعلم بها أين نزلت و فيمن نزلت، في سهل أم في مسير أم في مقام.

علقمة بن قيس گفت: علي (ع) مي گفت: اي اهل کوفه از من بپرسيد پيش از آنکه نتوانيد از من بپرسيد، سوگند به کسي که جانم در دست اوست، آيه اي نازل نشده مگر اينکه من مي دانم که کجا نازل شده و درباره چه کسي نازل شده، در بيابان يا کوه يا در راه يا در اقامتگاه نازل شده است.

اين روايت را ابوالطفيل نيز از او نقل کرده است.[1] .

31ـ عن أبي الطفيل قال: شهدت علياً و هو يخطب ويقول: سلوني فوالله

[صفحه 22]

لاتسألوني عن شيء يکون إِلي يوم القيامة إِلاّ حدثتکم به وسلوني عن کتاب الله فوالله ما منه آية إلاّ و أنا أعلم أين نزلت بليل أو بنهار أو بسهل نزلت أو في جبل.

ابوالطفيل گفت: علي (ع) را ديدم در حالي که خطبه مي خواند و مي گفت: از من بپرسيد که سوگند به خدا از من از چيزي که تا روز قيامت حادث مي شود نمي پرسيد، مگر اينکه شما را از آن خبر مي دهم و از من از کتاب خدا سؤال کنيد که سوگند به خدا آيه اي نيست، مگر اينکه من مي دانم که کجا نازل شده در شب يا روز در بيابان يا کوه نازل شده است.

32ـ عن أبي عبد الرحمان السلمي قال: ما رأيت أحداً أقرأ من عليّ بن ابي طالب، وکان يقول سلوني فوالله لا تسألوني عن شيء من کتاب الله إلا أحدّثکم بليل نزلت أم بنهار، أو في سهل أوفي جبل.

ابوعبدالرحمان سلمي گفت: کسي را قاري تر از عليّ بن ابي طالب نديدم، او مي گفت: از من بپرسيد که به خدا سوگند چيزي از کتاب خدا را از من نمي پرسيد، مگر اينکه به شما خبر مي دهم که در شب يا روز در بيابان يا کوه نازل شده است.

اين روايت را فرزند شهيدش حسين (ع) نيز از او نقل کرده است:

33ـ الحسين، عن أبيه علي قال: ما في القرآن آية إلاّ وقد قرأتها علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و علّمني معناها.

حسين بن علي از پدرش نقل مي کند که گفت: در قرآن آيه اي نيست مگر اينکه آن را بر رسول خدا خوانده ام و او معناي آن را به من ياد داده است.

34ـ عن الحسين عن ابيه علي عليه السلام قال: ما دخل نوم عيني ولا غمض رأسي علي عهد محمد صلي الله عليه و آله وسلم حتّي علمت ذلک اليوم ما نزل به جبرئيل من حلال أو حرام أو سنّة أو کتاب أو أمر أو نهي وفيمن نزل.

حسين بن علي از پدرش نقل مي کند که گفت: در عهد رسول الله هيچ وقت خواب بر من غلبه نکرد، مگر اينکه دانستم که در اين روز جبرئيل چه چيزي را از

[صفحه 23]

حلال و حرام يا سنت يا کتاب يا امر و يا نهي نازل کرده و درباره چه کسي نازل کرده است.

35ـ عن زيد بن علي عن أبيه: عن جدّه عن علي عليه السلام قال: ما دخل عيني غمض ولا رأسي حتّي علمت ما نزل به جبرائيل من حلال و حرام و أمر و نهي أو سنة أو کتاب أو فيما نزل و فيمن نزل.

زيد بن علي از پدرانش نقل مي کند که عليّ بن ابي طالب (ع) گفت: هرگز خواب بر چشم و سر من داخل نشد، مگر اينکه دانستم جبرئيل چه چيزي را از حلال و حرام و امر و نهي يا سنت و کتاب نازل کرده و درباره چه چيزي و چه کسي نازل شده است.

36ـ عن ابي فاخته عن عليّ قال: کان لي لسان سؤول و قلب عقول، وما نزلت آية إلاّ وقد علمت فيم نزلت و علي من نزلت و بم أنزلت.

ابوفاخته از علي نقل مي کند که گفت: براي من زباني پرسش کننده و قلبي درک کننده بود و هيچ آيه اي نازل نشد، مگر اينکه دانستم درباره چه چيزي و بر چه کسي و با چه چيزي نازل شده است.

آن را علقمة بن قيس نيز از وي نقل کرده است.

37ـ عن علقمة بن قيس قال: قال علي: سلوني يا أهل الکوفة قبل أن لا تسألوني فوالذي نفسي بيده ما نزلت آية إلا وأنا أعلم أين نزلت و فيمن نزلت أفي سهل أم في جبل أم في مسير أم في مقام.

علقمة بن قيس گفت: علي (ع) مي گفت: اي اهل کوفه از من بپرسيد پيش از آنکه نتوانيد از من بپرسيد، سوگند به کسي که جانم در دست اوست، آيه اي نازل نشد، مگر اينکه من مي دانستم کجا نازل شده و درباره چه کسي نازل شده آيا در بيابان يا کوه يا در راه يا در اقامتگاه نازل شده است.

38ـ عن سليمان الأحمسي عن أبيه: عن عليّ عليه السلام قال: والله ما نزلت

[صفحه 24]

آية إلاّ وقد علمت فيما نزلت و أين نزلت و علي من نزلت إنّ ربّي تعالي وهب لي قلباً عقولاً ولساناً طلقاً.

سليمان احمسي از پدرش نقل مي کند که علي گفت: به خدا سوگند آيه اي نازل نشده، مگراينکه من دانستم در چه چيزي نازل شده و در کجا نازل شده و براي چه کسي نازل شده است. همانا پروردگارم بر من قلبي درک کننده و زباني گويا داده است.

39ـ عن عباد بن عبدالله قال: قال عليّ: ما نزلت في القرآن آية إلاّ وقد علمت أين نزلت وفي من نزلت وفي أي شيء نزلت، وفي سهل نزلت أم في جبل.

عباد بن عبدالله گفت: علي (ع) مي گفت: در قرآن آيه اي نازل نشده است، مگر اينکه من مي دانم کجا نازل شده و درباره چه کسي نازل شده و درباره چه چيزي نازل شده و در بيابان يا کوه نازل شده است.

40ـ عن عائشة قالت: علي أعلم أصحاب محمد بما أنزل علي محمّد (ص).

عايشه گفت: علي آگاهترين فرد از اصحاب محمد (ص) است نسبت به آنچه بر محمد (ص) نازل شده است.

41ـ سليم بن قيس الهلالي قال: سمعت علياً يقول: ما نزلت علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آية من القرآن إلاّ أقرأنيها- أو أملاها- عليّ فأکتبها بخطّي و علّمني تأويلها و تفسيرهاو ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها ودعا الله لي أن يعلمني فهمها و حفظها، فلم أنس منه حرفاً واحداً. في حديث طويلل أختصرته.

سليم بن قيس هلالي گفت: شنيدم که علي مي گفت: براي پيامبر (ص) آيه اي از قرآن نازل نشد، مگر اينکه مرا به خواندن آن وادار کرد يا آن را املا نمود و من با خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را به من ياد داد و از خدا خواست که فهم و حفظ آن را به من ياد دهد و من يک حرف از آن را فراموش نکردم.

[صفحه 25]

حديث طولاني بود و من آن را به طور مختصر ذکر کردم.[2] .

42ـ عن الشعبي قال: ما کان أحد من هذه الأمّة أعلم بما بين اللوحين و بما أنزل علي محمّد من عليّ.

شعبي گفت: در ميان اين امت کسي آگاهتر از علي نسبت به آنچه ميان دو لوح است و آنچه بر محمد (ص) نازل شده، نبود.

43ـ عن عامر الشعبي قال: ما أحد أعلم بما بين اللوحين من کتاب الله تعالي- بعد نبيّ الله- من عليّ بن ابي طالب.

عامر شعبي گفت: پس از پيامبر، کسي آگاهتر از عليّ بن ابي طالب نسبت به کتاب خدا که ميان دو لوح است، نبود.

44ـ عن عبدالملمک بن أبي سليمان، قال: قلت لعطاء: أکان في أصحاب محمّد أحد أعلم من عليّ؟ قال: لا والله لا أعلمه.

عبدالملک بن ابي سليمان گفت: به عطاء گفتم: آيا در ميان اصحاب محمد (ص) کسي دانشمندتر از علي وجود داشت؟ گفت: نه به خدا سوگند که کسي را نمي شناسم.[3] .

45ـ همين مضمون با سند ديگري نيز نقل شده است.

46ـ سمعت ابن شبرمة يقول: ما کان أحد يصعد علي المنبر فيقول: سلوني عمّا بين اللوحين إلاّ عليّ بن ابي طالب.

ابن شبرمه گفت: هيچ کس به منبر نمي رفت که بگويد از من درباره آنچه ميان دو لوح است بپرسيد، جز عليّ بن ابي طالب.

47ـ 48ـ همين مضمون با دو طريق ديگر نيز نقل شده است.

[صفحه 26]


صفحه 22، 23، 24، 25، 26.








  1. و نيز بنگريد به: ابن حجر، تهذيب التهذيب ج 7 ص 338.
  2. مشابه اين حديث را ابن عساکر نيز نقل کرده است: تاريخ دمشق ج 2 ص 485.
  3. آن را ابن عبدالبر نيز نقل کرده: الاستيعاب ج 3 ص 40 (در حاشيه الاصابه).