مقدمه مترجم











مقدمه مترجم



ابعاد شخصيت والاي اميرالمؤمنين علي عليه السلام آن چنان گسترده و فراگير است که هيچ کس را توان آن نيست که در انديشه رسيدن به عمق آن باشد و به گفته رسول گرامي اسلام: جز خدا و محمد هيچ کس علي را آن چنان که بايسته است نشناخته وبه گفته خود مولا: هيچ پرنده اي قدرت پرواز بر قله عظمت او را ندارد.

اين است که مي بينيم در طول تاريخ، هزاران کس درباره آن بزرگوار گفته اند و نوشته اند و آثار هنري آفريده اند، ولي همگي به ناتواني خود اعتراف کرده اند و هيچ کدام جز گوشه اي از شايستگي هاي آن امام عظيم را ننموده اند.

کارهاي بزرگي صورت گرفته ولي هنوز هم ميدان براي انجام کارهاي بزرگتر باز است و دنياي امروز که تشنه حق و عدالت و در آرزوي پي ريزي شهري ناکجاآباد است، بيش از هر زمان ديگري نيازمند آگاهي هاي لازم در زمينه شخصيت امام وآشنايي با انديشه هاي تابناک آن بزرگوار است و بر شيعيان و رهروان راه اوست ک

[صفحه 6]

اري کارستان کنند و چهره ملکوتي و آرمانهاي والاي او رابه جهان امروز بشناسانند و در اين راه از ابزار و وسايل ارتباطي شگفت آور روز بهره ببرند.

عشق به علي عشق به همه خوبي هاست و محبت او مطمئن ترين راه تقرب به خدا و رسيدن به کمالات انساني است و به همين جهت است که پيامبر اسلام پيوسته و در هر فرصتي محبت علي را توصيه مي کرد و امت اسلامي را به سوي او رهنمون مي شد و آثار و نتايج سودمند محبت آن يگانه را در دنيا و آخرت برمي شمرد واين تأکيد و تکرار نه از جهت علايق شخصي، بلکه به فرمان خداوند بود و رسول خدا مأمور رساندن اين پيام ها بود و حتي گاهي از ترس حرف مردم در رساندن برخي از اين پيام ها اندکي درنگ مي کرد وبلافاصله مورد خطاب الهي قرار مي گرفت و از او خواسته مي شد که درنگ نکند، يک نمونه آن، آيه مربوط به غدير خم است که خداوند به پيامبرش گوشزد مي کند که اگر پيام الهي در مورد وصايت علي را نرساند، گويا که رسالت خود را ابلاغ نکرده است وسپس اطمينان مي دهد که او را از مردم حفظ خواهد کرد.

عليّ بن ابي طالب (ع) وليّ خدا و محبّ خدا و محبوب خدا بود،اين است که مي بينيم در جاي جاي قرآن از علي وفضيلت هاي او ياد شده است و با نگاهي به کتاب هاي تفسيري وحديثي و کتاب هاي خاصي که تحت عنوان «مناقب» نوشته شده، حضور گسترده علي را در آيات قراني به روشني درمي يابيم و مي بينيم که آيات بسياري از قرآن کريم به وجود آن حضرت تفسير و تأويل شده است و اين تفسير و تأويل تنها از سوي دانشمندان شيعه نقل نشده بلکه دانشمندان اهل سنت نيز در اين کوي سبق برده اند و روايات مربوط به اين مطلب را به طور گسترده و با اسناد فراوان و با عشق و علاقه ذکر کرده اند و گاهي در اين باره کتاب هاي مستقلي نوشته اند و آيات مربوط به اميرالمؤمنين را گردآوري کرده اند و اين، علاوه بر کتاب هاي بسياري است که تحت عنوان «مناقب» تأليف نموده اند و در آنها فصل

[صفحه 7]

مشبعي را راجع به آيات مربوط به علي آورده اند.

از جمله کتاب هايي که به طور مستقل در خصوص آيات نازل شده درباره علي (ع) از طرف علماي اهل سنت تأليف شده است، مي توان از کتاب هاي زير ياد کرد:

ـ ما اُنزل من القرآن في اميرالمؤمنين؛

تأليف: ابوالحسن احمدبن محمدبن ميمون قزويني؛

ـ ما نزل من القرآن في اميرالمؤمنين؛

تأليف ابوالفرج اصفهاني (عليّ بن الحسين) متوفي سال 356؛

ـ ما انزل من القرآن في علي؛

تأليف: حسين بن حکم بن مسلم حبري متوفي سال 286؛

- ما نزل من القرآن في علي- يا- المنتزع من القرآن العزيز في مناقب مولانا اميرالمؤمنين؛

تأليف: ابونعيم اصفهاني (احمدبن عبدالله بن اسحاق) متوفي سال 430؛

ـ ما نزل من القران في علي- يا- نزول القرآن في شأن اميرالمؤمنين؛

تأليف: ابوبکر محمدبن مؤمن شيرازي از علماي قرن چهارم؛

- ما نزل من القرآن في علي؛

تأليف: ابوالحامد مظفربن ابي بکراحمد حنفي رازي آقسرائي متوفي 631؛

- ما نزل من القرآن في علي؛

تأليف: عبدالعزيز بن يحيي بن احمد جلودي متوفي سال 332؛[1] .

ـ الآيات النازلة في اهل البيت؛

تأليف: ابومحمد ابن فحّام حسن بن محمد مقري شافعي متوفي سال 458؛

[صفحه 8]

-ابانة ما في التنزيل من مناقب آل الرسول؛

تأليف: احمدبن حسن بن علي، ابوالعباس طوسي متوفي سال 384؛[2] .

- مانزل من القرآن في اميرالمؤمنين؛

تأليف: ابوبکر بن مردويه؛

ـ مانزل من القرآن في علي؛

تأليف: هارون بن عمر بن عبدالعزيز مجاشعي[3] .

- شواهد التنزيل لقواعد التفضيل (کتاب حاضر).

در ميان اين کتاب ها، کتاب شواهد التنزيل تأليف حافظ کبير ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله بن احمد معروف به حاکم حسکاني نيشابوري از علماي قرن پنجم هجري (زنده در سال 470) که درباره اهل بيت پيامبر عموما و اميرالمؤمنين خصوصا تأليف شده است، نظم و ترتيب جالبي دارد وهمه روايات آن با ذکر سند است و گاهي براي يک حديث چندين سند آورده است. در اين کتاب 210 آيه را به ترتيب سوره هاي قرآن آورده و در ذيل هر کدام رواياتي را از مشايخ خود نقل کرده است، مجموع اين روايات که در تفسير آن آيات آمده بيش از 1200 روايت است.

مؤلف کتاب ابوالقاسم حاکم حسکاني از محدثان و حافظان بزرگ اهل سنت و اهل نيشابور بود و به گفته شاگردش عبدالغافر او پيرو مذهب ابوحنيفه بود[4] شرح حال او در بسياري از کتب تراجم آمده است، از جمله ذهبي او را ضمن طبقه 14 محدثان آورده و از او به عنوان شيخ متقن که عنايت تمامي به علم حديث داشت

[صفحه 9]

ياد کرده است.[5] .

کتاب شواهد التنزيل با تحقيق و تعليقات سودمند محقق مفضال شيخ محمد باقر محمودي در بيروت در يک مجلد و در ايران در دو مجلد به اضافه يک جلد فهرست چاپ شده و نگارنده سالهاست که با آن مأنوس است و در تفسيري که به نام «تفسير کوثر» در دست تأليف دارد، در آيات مربوط به ولايت از آن بهره جسته است.

مدت ها بود که با خود مي انديشيدم که اين کتاب را به فارسي ترجمه کنم و آن را به هموطناني که شيفته اميرالمؤمنين هستند، تقديم کنم ولي به اين کار موفق نمي شدم، با اعلام سال جاري به عنوان سال اميرالمؤمنين، اين فکر در من تقويت شد و علاقه بيشتري به ترجمه اين کتاب پيدا کردم؛ ولي در عين حال کار نوشتن تفسير مرا از آن باز مي داشت تا اينکه روزي در اين باره به قرآن تفأل کردم و اين آيه در بالاي سمت راست قرآن قرار داشت:

وَ هُدُوا اِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا اِلي صِراطِ الْحَميدِ[6] .

«و به سوي سخن پاکيزه هدايت شدند و به سوي راه خداوند شايسته ستايش هدايت شدند.»

گويا که قرآن با من سخن مي گفت و مرا به اين کار تشويق مي کرد، ترديدها از ميان رفت و ديگر درنگ روا نبود، براي انجام اين کار مدتي نوشتن تفسير را متوقف کردم و به ترجمه کتاب پرداختم.

شيوه ما در ترجمه اين کتاب چنين بود که سندهاي روايات را نياورديم چون براي عموم سودي نداشت و اهل تحقيق هم در صورت نياز به متن عربي مراجعه مي کنند، همچنين رواياتي را که متن آنها تکراري بود ولي با سندهاي ديگر هم نقل

[صفحه 10]

شده بود؛ نياورديم و به يکي از آنها بسنده کرديم ولي تذکر داديم که اين روايت با سندهاي ديگر هم نقل شده است؛ البته اگر ميان آن روايات تفاوت هاي مهمي بود همه را آورديم. همچنين پاورقي هاي محقق محترم آقاي محمودي را به همان دليلي که در بالا گفتيم، ترجمه نکرديم و فقط در مواردي با استفاده از اين پاورقي ها برخي از روايات متن را، در پاورقي به کتاب هاي ديگر نيز ارجاع داديم. ضمناً براي تتميم فايده، متن عربي روايات را هم آورديم. البته در شماره آيات و گاهي در متن آيات اشتباهاتي بود که تصحيح کرديم.

اميد است که رهروان راه آن امام بزرگوار اين اثر را مورد توجه قرار دهند و با مطالعه آن بر نورانيت دل هاي خود بيفزايند و از تماشاي سيماي تابناک امام علي در آيينه قرآن لذت ببرند.

قم- يعقوب جعفري

19 آبان 1379

12 شعبان 1421

[صفحه 11]

بسم الله الرحمن الرحيم

سپاس خداوندي را که هر کدام از اولياي خود را که بخواهد با انواع کرامت ها گرامي مي دارد و او را با افزوني در مقام و منزلت و بالا بردن درجه ها، نعمت مي بخشد و بهترين درودها و صلوات بر پيامبر برگزيده او و خاندانش باد.

خبر داد مرا شيخ بزرگوار عليّ بن حمزة بن رشکي که عمرش طولاني باد، گفت: خبر داد مرا پسر مصنف وهب الله بن علي حسکاني حذاء، گفت: امام حاکم حسکاني که خدا از او راضي باشد مي گويد:

اما بعد، برخي از کساني که رياست بر عوام پيدا کرده اند و از اصحاب «ابن کرام»[7] هستند، در اين روزها در مجلس خود نشسته و گروه بسياري گرد او جمع شده اند و او با عيبجويي درباره نقيب و سرپرست علويان، آن گروه را گمراه مي سازد و تا جايي غلوّ کرده و در پايين آوردن مقام پدران او پيش رفته که گفته است: هيچ يک از مفسران نگفته اند که سوره «هل اتي علي الانسان» و نه چيز ديگري از قرآن درباره علي و اهل بيت او نازل شده است.

من جرئت او را نکوهيدم و دروغ و بهتان او را بزرگ شمردم و منتظر شدم که از علما و بزرگان کسي پاسخگوي او باشد ولي کاري صورت نگرفت جز از طرف قاضي امام عماد الاسلام ابوالعلا صاعدبن محمد (قدس روحه) که فقط برخي از خواص خود را که در آن مجلس حاضر شده بودند، مورد عتاب قرار داده و از اين

[صفحه 12]

کار زشت چشم پوشي کرده است، با اينکه مدعي بود که به امر به معروف و نهي از منکر اهتمام خاصي دارد. اين بود که بر خود لازم ديدم که اين شبهه را از ياران دفع کنم و به همين جهت به گردآوري اين کتاب مبادرت نمودم و در آن همه آياتي را که گفته شده در حق اهل بيت نازل گشته و يا درباره آنان تفسير گرديده و يا بر آنان حمل شده است، آوردم و از نقد اسانيد روايات اعراض کردم و اين به جهت انبوهي و فراواني آن بود و از باب تهوّر نبود و آن را «شواهد التنزيل لقواعد التفضيل» ناميدم و خدا ما را بس است و او توفيق دهنده و نگهبان خوبي است.

پيش از آوردن آياتي که درباره اين خاندان نازل شده است، چند فصل را که ارتباط تنگاتنگي با مطالب کتاب دارد ذکر مي کنيم:


صفحه 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12.








  1. درباره مشخصات اين کتاب ها، رجوع شود به کتاب: اهل البيت في المکتبة العربية تأليف علامه محقق سيد عبدالعزيز طباطبائي رحمة الله عليه، از انتشارات مؤسسه آل البيت قم. ص444 به بعد.
  2. رجوع شود به همان ص 14.
  3. درباره سه کتاب اخير، رجوع شود به: معجم ما کتب عن الرسول و اهل البيت تأليف عبدالجبار رفاعي ج 6 ص 311 به بعد.
  4. عبدالغافربن اسماعيل، تاريخ نيسابور (المنتخب من السياق) ص 464.
  5. ذهبي تذکرة الحفاظ ج 2 ص 1200.
  6. سوره حج، آيه 24.
  7. منظور از وي بنيان گذار فرقه کراميه است که مکتب کلامي خاص دارند.