امام علي در كنار رسول خدا (2)












امام علي در کنار رسول خدا (2)



زندگي امام به چند مقطع زماني تفسيم مي شود:

1ـ از آغاز ، تربيت امام زير نظر مستقيم رسول خدا (ص) شروع شده و تا رحلت آن حضرت ادامه مي يابد.

در تاريخ ، کمتر زماني را مي توان يافت که علي (ع) در کنار پيامبر (ص) نباشد يا صحنه اي با حضور آن حضرت تحقق پذيرد که علي (ع) درلا آن حضور نداشته باشد. اگر از رابطه ي اخوتي که بعدها بين پيامبر اکرم (ص) و علي (ع) توسط خود رسول خدا (ص) به وجود آمده، بخواهيم تحليل واقع بينانه اي ارايه دهيم. بايد آنها را نشاني از همدمي و همراهي مداوم اين دو در تمام ادوار زندگي بدانيم.

امام اين همراهي را در جملات متعدد و در قالب تمثيلات زيبايي بازگو مي نمايد که

به ترتيب در خطبه ها 190، 195 و 208 آمده است:

و لقد کنت اتبعه اتباع الفصيل اثر امه

من همچون نوزاد شتري که به دنبال مادرش مي رود ، پيرو و دنباله رو پيامبر بودم.

نيتجه ي چنين پيوند عميق و محکم در ميان آن دو، همان بود که مي فرمايد:

اني لم اردّ علي اللّه و لا رسوله ساعة قطَ

حتي لحظه اي در مقابل خدا و رسولش اظهار مخالفت نکردم.

اين نزديکي و قرابت ، فرصتي بود تا امام از درياي بيکران علوم و دانش هاي رسول خدا بهره ي وافي برگيرد، چنانکه مي فرمايد:

و کان لا يمرني من ذلک شيء الا سألته عنه و حفظته.

به تکته ي مبهم و نامعلومي برنخوردم جز آن که درباره ي آن، از رسول خدا سؤال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم.

طبيعي است که اگر پيامبر (ص) شهر علم باشد، علي (ع) بايد باب آن به حساب آيد

چرا که او تنها کسي بود که به طور مداوم و پيوسته، با چنان دريايي از علم، رابطه ي مستقيم داشت.

پيامبر (ص) علي را به برادري خويش برگزيد تا اين رابطه استوارتر شود و درمقابل بيان اين همتايي و برادري فرمود: علي مني و جبرئيل گفت: انامنکما مردم که چنين ارتباطي را مي ديدند ، علي را واسطه ي خود با پيامبر (ص) قرار داده و پرسش هاي خود را از طريق او از پيامبر (ص) مي پرسيدند.

بنا به نقل الانساب الاشراف ، ابو سعيد خدري در توصيف اين رابطه مي گفت:

کانت لعلي دخلة لم تکن لأحد من الناس علي (ع) وقت ملاقات خاصي با رسول خدا (ص) داشت که براي هيچکس ديگر چنين منزلتي وجود نداشت.

وقتي از امام سؤال مي کردند که چرا بيش از ديگر صحابه، از پيامبر (ص) حديث نقل مي کند ، پاسخ مي داد:

لأنَي کنت اذا سألته أنباني و اذا سکت ابتدأني

براي اينکه وقتي من از او سوال مي کردم، او پاسخ مرا مي داد و وقتي من ساکت مي گشتم او خود آغاز به سخن مي کرد.

از جمله شواهد ديگري که به وجود چنين رابطه اي با پيامبر (ص) و اثرات بارز آن در علم امام گواهي مي دهد، آگاهي امام به شأن نزول آيات قرآني و تفسير دقيق آنهاست.

و اللّه ما نزلت آية اّلا و قد علمت فيما نزلت و اين نزلت

قسم به خدا، آيه اي فرود نيامد مگر آن که من آگاهم که درباره ي چه و در کجا فرو آمده است.

سراسر دوراني که پيامبر (ص) به تبليغ و اعلام رسالت اشتغال داشت، امام مي کوشيد تا ياوري فداکار براي آن حضرت باشد. وقتي فرمان انذار علني به رسول خدا (ص) رسيد و او خواست خويشانش را به اسلام فرا خواند، علي (ع) به عنوان بازوي رسول خدا (ص) مقدمات مجلس را تهيه ديد و خود در ميان آن جمع، اظهار وفاداري اش را باز تاکيد نمود.

هنگامي که افرادي چون ابوذر ، در مکه سرگشته به دنبال خانه ي پيامبر (ص) مي گشتند، علي (ع) به عنوان جواني شجاع با رعايت تمام شيوه هاي دقيق حفاظت، آنان را مخفيانه به محل زندگي رسول خدا مي برد.

وقتي پيامبر (ص) گرفتار محاصره ي اقتصادي و قطع روابط خانوادگي با قريش شد و در شعب ابي طالب محصور بود، علي (ع) با هزاران زحمت و با طي راه هاي صعب و دشوار ، به تهيه مواد غذايي براي پيامبر (ص) و ديگر همراهان مي پرداخت.

زماني که پيامبر (ص) به سوي طائف و ديگر نقاط حومه ي مکه مي رفت وظيفه ي خويش را در ابلاغ پيام الهي به انجام رساند، اين علي (ع) بود که همراه او مي رفت تا پيامبر (ص) تنها نماند و او را در مشکلات و گرفتاري هاي احتمالي ياري رساند.

مشرکين که تحت فشار تبليغ اسلام قرار گرفته و ادامه ي کار رسول خدا (ص) را موجب اضمحلال قدرت خويش ديدند، دست به توطئه قتل پيغمبر زدند. يار فداکار رسول الله (ص) با پيامبر (ص) طرحي را براي مقابله با اين توطئه ريختند، طرحي که نياز به فداکاري داشت.

علي (ع) آنقدر عاشق پيامبر (ص) بود که از جان و دل پذيرفت تا خود را در معرض خطر قرار دهد و پيامبر (ص) را از خطر برهاند.

هنگامي که پيامبر (ص) به مدينه هجرت فرمود، از آنجا که علي (ع) نزديکترين فرد به رسول الله بود، علاوه بر وظيفه اي که در جهت بازگرداندن امانات مردم (که نزد پيامبر بود) داشت، به همراه خانواده پيامبر (ص) که در ميان تهديد مشرکين گرفتار بودند، پس از چند روز به طرف مدينة النبي به راه افتاد و پيامبر (ص) در نزديکي يثرب آنقدر تامل کرد تا برادرش علي (ع) از راه برسد و به همراه او به مدينه وارد گردد.

اين روابط با ازدواج علي (ع) با دختر گرامي رسول خدا (ص) ، فاطمه زهرا (س) استحکام بيشتري يافت. ثمره ي اين ازدواج فرزنداني بودند که پيامبر (ص) با تمام وجودش آنها را دوست داشت و اولاد خويش مي خواند اين تنها به خاطر فاطمه نبود که به خاطر علي (ع) نيز بود