مصحف علي











مصحف علي[1]



.

امام ابو الحسن علي بن ابي طالب قرشي هاشمي امير المؤمنين (ع) نخستين امام شيعيان و چهارمين خلفاي راشدين، يکي از ده تني است که به ايشان وعده ي بهشت داده شده است. او پسر عمو و داماد و پرورده ي رسول خدا (ص)، خليفه ي او بر امانات، يکي از بزرگان صحابه، جنگجويان شجاع، خطيبان، قاضيان و دانشمندان بود. اولين کسي بود از مردان که به پيامبر (ص) گرويد. به روز جمعه ي سيزدهم ماه رجب 12 سال پيش از بعثت در بيت الحرام به مکه متولد شد و در کنف حمايت رسول خدا پرورش يافت. هميشه با آن حضرت و در اکثر جنگها پرچمدار بود. چون پيامبر (ص) ميان ياران خود برادري مي نهاد او را به برادري خود برگزيد. تا جايي که روزي امّ ايمن[2] به شوخي بدو گفته بود: وي را برادر مي خواني و دختر خويش به وي داده اي!

در سال 35 هجري علي (ع) متولّي خلافت شد که پاره اي به بهانه ي خونخواهي عثمان فتنه اي بزرگ به پا کردند و وقعه ي جمل پيش آمد (36 ه) و او پيروز شد. معاويه را از حکومت شام معزول ساخت. معاويه ياغي شد. حادثه ي صفّين پيش آمد (37 ه).

سر انجام کار به حکميّت کشيد و چنانکه معروف است عمرو بن عاص حکم معاويه نيرنگي به کار برد و ابو موسي اشعري گول خورد. خوارج از هر دو کناره جستند و بر

[صفحه 2]

علي (ع) خرده مي گرفتند. وقعه ي نهروان ميان او و خوارج پيش آمد (38 ه).

از آن پس علي (ع) در کوفه (دار الخلافه) باقي ماند. تا اينکه در 17 (و يا 19) رمضان به سال چهلم هجرت در 65 (و يا 63) سالگي به دست عبد الرحمن بن ملجم مرادي خارجي در محراب مسجد کوفه با شمشيري، مسموم و مضروب شد و در شب بيست و يکم (و يا 19) همان ماه در نجف اشرف (بنابر مشهور) مدفون گرديد.

اهل تسنّن 856 حديث از او نقل کرده اند. مدت خلافت ظاهري او چهار سال و 9 ماه بود. نقش نگين انگشتريش «لِلّه الملک» بود. خطبه ها و گفتارهايش در نهج البلاغه جمع شده، ولي کساني در نسبت بعضي از خطبه ها به او، شک روا مي دارند.

ديواني نيز منسوب به او است. عده اي در حق او گزافه گوئيها روا داشته اند. درباره ي قرآن اعلم زمان خود بود، فرمود: «آيتي نيست که نازل شده باشد و من ندانم که کجا و کي آمده. خداوند دل و عقل و زباني پرسشگر به من عطا فرموده است[3] و يا فرمود: «من هر شب و روز پيش پيامبر (ص) بودم. گاه من به خانه ي او مي رفتم و گاه او به خانه ي من مي آمد. هر جا بود با او بودم. چون مي پرسيدم جواب مي داد و چون ساکت مي شدم سخن آغاز مي کرد».[4] از او 28 فرزند (11 پسر و 17 دختر) ماند. کارهاي وي در زندگي بسيار مشهور و پر شکوه است. در فضائلش کتابها نوشته اند.[5] .

[صفحه 3]

مصحف علي (ع)

در پاره اي از روايات آمده است که نخستين کسي که پس از رحلت پيامبر اکرم همت به جمع قرآن گماشت و آن را براي حفظ از هر دگرگوني گردآورد، علي بن ابي طالب (ع) بود[6] .

محمد بن سيرين گويد: چون آغاز خلافت ابو بکر شد، علي بن ابي طالب (ع) در خانه خود نشست. به ابو بکر گفتند که او از بيعت با تو کراهت دارد. اين بود که ابو بکر او را ملاقات کرد و گفت آيا از بيعت با من کراهت داري؟ علي (ع) گفت با خود پيمان بسته ام که جز روز جمعه ردا بدوش نگيرم تا کتاب خدا را در مصحفي گرد آورم. پس آن را انجام داد...[7] .

ابن فارس نيز از عبد خير نقل مي کند که پس از رحلت رسول خدا (ص) علي (ع) نخستين کسي بود که قرآن را گرد آورد.[8] .

دسته ي ديگري از اخبار، دنباله ي کار را نيز شرح مي دهند:

«علي (ع) قرآن را به ترتيب نزول نوشته است». اين مطلب جالب توجهي بوده است و به همين جهت از همان آغاز بدين خبر توجه خاص شده است. محمد بن سيرين مي گويد: «البته اگر اين کتاب يافته شود در آن علم خواهد بود». يعني بسياري از پرسشها پاسخ داده خواهد شد. ابن عون مي گويد در اين باره از عکرمه جويا شدم او هم بي اطلاع بود.[9] .

دسته ي ديگر از اخبار دنباله ي کار را چنين شرح مي دهند: آن گاه آن را در پارچه اي (از حرير زرد) بر شتري نهاده و به مسجد رسول (ص) نزد صحابه برد و گفت: اين است

[صفحه 4]

قرآن که من جمع کرده ام.[10] چون ديگران نپذيرفتند آن را برگرداند و گفت: ديگر هرگز آن را نبينند.[11] اما روايت ديگري مي گويد: چون وقت وفات نبي اکرم رسيد، به علي (ع) فرمود که آيات قرآني در پشت سرم بر روي صفحات و رقعه هايي پراکنده است، آن را گرد آوريد که از ميان نرود.[12] بدين ترتيب نهانگاه مصحف شريف را به وي نموده و او را به گرد آوردن قرآن فرموده است. اين روايت تکليف اوراقي را که در زمان رسول خدا و براي شخص وي (ص) نوشته شده بود روشن مي کند. اما متأسفانه از چگونگي مصحف علي (ع) خبر دقيقي در دست نيست.

به اعتقاد شيعه ي اماميه، مصحف علي (ع) نخستين اقدامي است که درباره ي گردآوري نص قرآني به عمل آمده و پس از وفات رسول خدا (ص) علي (ع) سوگند ياد کرد که ردا به دوش نگيرد تا قرآن را در دفتري گرد آورد[13] و يا قرآن را با تفسير و شأن نزول آيات به املأ رسول اکرم نوشت.[14] گرچه ابن حَجر، خبر جمع آوري علي (ع)را ضعيف مي شمارد و مي گويد بر فرض صحتِ روايت، مراد از جمع قرآن، حفظ تمام آن بوده است.[15] و مستشرقيني هم دل به اين سخن داده اند.[16] اما تنها در روايات شيعه نيست که علي (ع) نخستين گردآورنده ي قرآن مجيد پس از رسول خداست. اهل تسنّن نيز اين قبيل روايات را به فراواني نقل کرده اند.[17] .

[صفحه 5]

درباره ي مدت اين گردآوري روايات مختلف است. پاره اي مي گويند حدود شش ماه پس از وفات پيامبر (ص) بود که علي (ع) براي گردآوري قرآن نشست.[18] اما ديگران مي گويند قرآن را ظرف سه روز از روي حافظه به ترتيبي که بروي مکشوف شده بود نگاشت.[19] .


صفحه 2، 3، 4، 5.








  1. تاريخ قرآن، تهران: امير کبير، 1362، ص 380 -365.
  2. کنيزي که پيامبر (ص ) از پدر به ارث برده بود وآزادش ساخت. ابن سعد، ج 8، ص 162؛ معارف، ص 144.
  3. اتقان، ج 2، ص 187.
  4. خصال صدوق، ص 123.
  5. ر ک. کامل: حوادث سال 40، اسد الغابه، ج 4، ص 41 -16؛ طبري، ج 6، ص 9183؛ البد، ج 5، ص 73؛ اصابه 269: 4، تاريخ ذهبي، ج 2 ص 191؛ تاريخ بغداد، ج 1، ص 133؛ تاريخ ابي الفدأ، ج 1، ص 181؛ تاريخ ابن کثير، ج 7، ص 332 وج 8، ص 13 -1؛ تذکره ي ذهبي، ج 1، ص 10، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 334؛ شذرات، ج 1، ص 49؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 1، ص 4؛ الطبقات الکبري، ابن سعد، ج 6، ص 6؛ صفة الصفوة، ج 1، ص 119؛ طبقات القرأ ابن جزري، ج 1، ص 546؛ مروج الذهب: ج 2، ص 45؛ معارف، ص 88؛ معجم الاُدبأ، ج 14، ص 41 ؛ ارشاد الساري، ج 236 ،6؛ بولاق؛ يعقوبي، ج 2، ص 154؛ مقاتل الطالبيين، ص 14؛ حلية الاوليأ، ج 1، ص 61؛ منهاج السنة، ج 3، ص 2 و ج 4، ص 2 تا آخر؛ تاريخ الخميس، ج 2، ص 276؛ الرياض النفرة، ج 2، ص 153، (اختلاف در سن او را دارد 57 تا 68 سال)؛ اعلام، ج 5، ص 107.....
  6. بحار الانوار، ج 92، ص 52 ،48؛ تفسير قمي، ص 745 (يا ج 2، ص 451) صفحه ي آخر.
  7. مصاحف سجستاني، ص 10؛ ابن سعد، ج 2، ص 101 -2 س20 -16، اما سيوطي جمله اي اضافه دارد که درخور توجه خاص است: «رأيتُ کتاب الله يُزاد فيه» اتقان 204: 1 نوع 18.
  8. صاحبي، ص 200.
  9. الطبقات الکبري، ابن سعد، ج 2، ص 101 -2؛ التسهيل لعلوم التنزيل، ج 1، ص 4؛ فضائل القرآن ابن کثير، ص 25؛ تاريخ الخلفاي سيوطي، ص 185؛ ارشاد الساري، ج 7، ص 459؛ عمدة القاري عيني، ج 9، ص 304؛ فتح الباري، ج 9، ص 43.
  10. بحار الانوار مجلسي، ج 19، ب 7، ص 11 قديم.
  11. تفسير صافي، ج 1، ص 25؛ سليم بن قيس، ص 72.
  12. بحار، ج 19، ب7، ص 13 و 14؛ فصل الخطاب، ص 2؛ ماتريال، ص 183؛ صافي، ج 1، ص 24؛ وافي، ج 2، ص 238 سنگي.
  13. الطبقات الکبري، ابن سعد، ج 3، ص 137 -1؛ کشف اليقين حلّي، ص 12؛ سفينة البحار، ج 2، ص 414؛ تأسيس الشيعه، ص 317 -316.
  14. وافي، ج 1، ص 63؛ بحار، ج 1، ص 140.
  15. اتقان، ج 1، ص 204 نوع 18.
  16. معاويه ي لامنس، ص 348.
  17. اسدالغابه، ج 3، ص 224؛ اتقان، ج 1، ص 204، نوع18؛ ارشاد الساري، ج 7، ص 459؛ فتح الباري، ج 9، ص 440 ،43؛ عمدة القاري، ج 9، ص 304؛ مستدرک حاکم، ج 611 ،2؛ مسند طيالسي، ص 270؛ تاريخ الشام، ج 7، ص 210؛ بخاري: علم، ص 39؛ جهاد، ص 171، جزيه، ص 10.
  18. بحار، ج 19، ب7، ص 14؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 40.
  19. الفهرست، ابن النديم، ص 30؛ تجدد، ص 28 ليپزيگ، فصل الخطاب نوري 2.