اهمال در روايت











اهمال در روايت



اين حديث از نظر علم رجال و علم درايت، از روايتهاي «مهمل» به شمار مي رود، چرا که تعريف روايت مهمل به طور کامل بر اين روايت منطبق است.

علماي رجال و درايت، در تعريف خبر مهمل گفته اند:

مهمل، روايتي است که برخي از رجال سند آن در کتابهاي رجالي ذکر نشده باشد و يا اگر ذکر شده وصفي از آن نشده باشد.[1] .

ارباب رجال درباره رجال سند اين روايت به جز «هارون بن موسي» که مدح و توثيق شده و با تعابيري چون، وجه، ثقه، معتمد، جليل القدر، عظيم المنزلة وعديم النظير ياد شده است،[2] از ديگران ذکري به ميان نياورده اند و وصفي چه مدح و چه ذم و قدح درباره آنها نگفته اند. مراجعه به جوامع رجالي و سخن علامه نمازي شاهرودي گواه بر اين گفته است. وي تصريح دارد که علماي رجال از علي بن احمد، سعيد بن هارون و فياض بن محمّد طوسي سخني به ميان نياورده اند.[3] بنابراين، روايت مهمل است اما اين باعث آن نمي شود که دست از روايت شسته و بدان توجهي نکنيم، چرا که ميان دانشمندان علم رجال و درايت گفتار يکسان و هماهنگي وجود ندارد، و اتفاق و اجماعي بر ميزان اعتبار روايت مهمل در بين نيست و در اين باره دست کم سه نظريه وجود دارد.









  1. ر.ک: مقباس الهداية، ص70؛ دراية الحديث، شانه چي، ص88؛ کليات في علم الرجال، جعفر سبحاني، ص122.
  2. ر.ک: رجـال النجـاشـي، ج2، ص407؛ جـامـع الرواة، ج2، ص308؛ معجـم الرجال، ج19، ص235.
  3. ر. ک: مستدرک علم رجال الحديث،ج5، ص291؛ ج4، ص85 و ج6، ص328.