نگاهي گذرا به مفاد خطبه به عنوان سند جهاني اسلام
در ادامه به نقش پراهميت خود مي پردازد و در کنار حجت ظاهر، شاهدي ديگر را بر حقانيّت خود مطرح مي فرمايد. پس از آن، اهميت روز جمعه و عيد غدير را خاطر نشان مي سازد و فلسفه روز جمعه و اعمال مستحب آن را بيان مي نمايد. آنگاه به ارتباط توحيد، نبوت و ولايت و دين با يکديگر اشارت مي کنند و آثار و ثمرات معرفي وليّ، در واقعه غدير را به تفصيل بيان کرده و با تعابيري بلند به تفسير آن مي پردازد. پس از آن نصايح و پندهاي ارزشمندي مي دهد و با استناد به آيات قرآن مردم را به اطاعت خدا و رعايت تقوا و دوري از گناه تشويق مي نمايد. سپس در بيان معناي استکبار، استکبار را سرپيچي از پيروي کسي که مي بايست اطاعت شود مي داند و به تفسير «طريق»، «صراط» و «سبيل اللّه» مي پردازد و مي فرمايد: صراط منم، سبيل اللّه منم، نورالانوار منم و…. در پايان خطبه بار ديگر مردم را به اخلاق فردي، اجتماعي، مالي و… سفارش مي کند و استحباب روزه روز غدير و پاداش بس عظيم آن را يادآور مي شود. گوينده اين سخنان کسي است که همه ملل اسلام به علم، فضل، کمال، مقام والا و عدالت و تقوايش اعتراف دارند؛ از اين روي جاي دارد همگان به اين خطبه به عنوان «سند جهاني اسلام» بنگرند و بدان احتجاج کنند، و به برکت آن، شبهه هاي اعتقادي خود را رفع کنند و مرزبندي هاي ساختگي ميان فرقه ها را بردارند، پيوند وثيق ميان توحيد، نبوت، رسالت و امامت را درک کنند و براساس آن عقايد، احکام و معارف را از باب حکمت و علم نبي دريافت دارند.
امام اميرالمؤمنين(ع) در يکي از روزهاي جمعه که مصادف با روز عيد غدير بوده است، خطبه اي ايراد مي کند که با حمد و ثناي الهي و با کلمات و جملاتي پر معنا و شهادت به وحدانيت ذات اقدس اله و بيان برخي از صفات ثبوتيه و سلبيه او، شروع مي شود، و پس از تشريح اهميت نبوت و رسالت، و بيان اين که گواهي به نبوت، قرين اعتراف به لاهوتيت خداست، به بيان مسئله امامت و مقام امامان(ع) مي پردازد و درباره جايگاه واقعي ائمه، خلقت و نشأت وجودي آنها و ديگر ويژگي هايشان سخن مي گويد.