آراء دانشمندان درباره روايت مهمل











آراء دانشمندان درباره روايت مهمل



1ـ روايت مهمل بسان روايت مجهول: اين سخني است که به شهيد ثاني، مجلسي و ممقاني نسبت مي دهند که گفته اند: مجهول اعم از روايتي است که تصريح به مجهول بودن آن شده باشد و روايتي که مدحي و قدحي درباره آن ذکر نشده باشد.[1] .

ممقاني ضمن اين که روايت مهمل و مجهول را جزء اقسام خبر ضعيف مي شمارد مي افزايد: در «لب اللباب»[2] نيز اين قسم از روايات در حکم ضعيف دانسته شده است.[3] .

2ـ مهمل، مجهول لغوي است: اين گفته محمّدباقر استرآبادي در «رواشح» است، که معتقد است مجهول بر دو قسم است: مجهول اصطلاحي، يعني روايتي که پيشوايان رجال نسبت به يکي از راويان آن حکم به جهالت نموده باشد، و مجهول لغوي يعني روايتي که از راوي آن در کتابهاي رجالي نام برده نشده است. در قسم اول مسلماً روايت ضعيف است ولي در قسم دوم نمي توان حکم به ضعف و صحت نمود.[4] .

3ـ روايت مهمل جزء روايت ممدوح است: اين عقيده علامه حلي و ابن داود (محمّد بن احمد بن داود) و گذشتگان از رجاليان است. مولف «قاموس الرجال» مي نويسد:

علامه، مهمل را اصلاً عنوان نکرده و ابن داود نيز آن را در جزء اول کتاب و در شمار روايتهاي ممدوح ذکر کرده است. مفهوم اين کار اين است که به روايت مهمل عمل مي کرده اند همانند عمل به خبر ممدوح.

مؤلف« قاموس الرجال» با تعبير «هو الحق الحقيق بالاتباع و عليه عمل الاصحاب» آن را تاييد مي کند.[5] .

در نتيجه بايد گفت، از آنجا که نسبت به رجال روايت مهمل تصريحي بر جهل و قدح نشده است و ميان دانشمندان نيز سخن يکساني در بي ارزشي روايت مهمل وجود ندارد، و از سوي ديگر علامه مجلسي با فرض بي اعتباري و ضعف روايت مهمل، اين خطبه را در «بحارالانوار» نقل کرده است مي توان آن را تلقي به قبول کرد، بويژه اينکه بزرگاني چون شيخ طوسي، ابن طاووس، کفعمي، حرّ عاملي و اميني اين خطبه را نقل کرده اند.









  1. ر. ک: کليات علم الرجال، ص122.
  2. تأليف مولي محمّد جعفر شريعتمدار استرآبادي(م.1263). ر.ک: الذريعه، ج18، ص283.
  3. ر. ک: مقباس الهدايه، ص71ـ72.
  4. ر. ک: دراية الحديث، ص89.
  5. ر. ک: قاموس الرجال، ج1، ص31.