عوامل رواني و اخلاقي وحدت و اختلاف
- قلوب الرجال وحشيه، فمن تالفها اقبلت عليه.[1] (دل هاي مرم طبعا بيگانه و وحشي است، هر کس با آنها الفت پيدا کند به او روي مي آورند.) در اين جمله به يک نکته ي رواني جهت نزديکي و دوستي مردم با هم اشاره نموده است. مردم، خود به خود تحت تاثير هوا و هوس و جهالت و طمع و حرص و عوامل ديگر محيط و خانواده و از همه بيش تر خامي، راه بيگانگي و فرار از ديگران از انتخاب مي کنند. راه جلوگيري از زيان اين خصلت رواني، همانا دوستي و الفت و محبت با مردم است. و آگاهي از اين خاصيت رواني براي مصلحان جامعه و رهبراين و داعيان وحدت امت، در اولويت قرار دارد. - اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اعجز منه من ضيع من ظفر به منهم.[2] (ناتوان ترين مردم، کسي است که از به دست آوردن برادران و دوستان عاجز باشد. و ناتوان ترين از او کسي است که چنين دوستان بازيافته را از دست بدهد.) در اين سخن امام (ع) به يکي از نقاط ضعف مردم در راه معاشرت و دوست يابي اشاره مي کند، در حالي که شايد به تصور ما عاجزترين مردم کسي است که از لحاظ ناتواني جسمي يا اقتصادي يا فرهنگي و مانند آنها عاجز است. امام (ع)، کسي را که در دوست يابي و مردم داري ناتوان باشد و بالاتر از آن، انسان ناتوان در حفظ دوستان و ادامه ي دوستي با آنان را عاجزترين مردم مي داند. [صفحه 10] - خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بکوا عليکم و ان عشتم حنوا اليکم.[3] (با مردم به گونه اي آميزش کنيد که اگر مرديد بر شما بگريند و اگر مانديد، قلبا به شما بگروند.) شکي نيست که حسن معاشرت با مردم تا حدي که در حيات و ممات، دلشان با انسان پيوند داشته باشد، پيودند مستحکم و عاطفه انگيز که در حال حيات همواره دل ها متمايل به او باشند و در حال ممات از فرط محبت بر او بگريند، اين پيوندهاي محبت آميز در بين مردم سنگ بناي يک جامعه ي سالم و متعهد و امت واحده ي اسلامي است. - الغريب من لم يکن له حبيب.[4] (غريب کسي است که دوستي ندارد.) - فقد الاحبه غربه.[5] (از دست دادن دوستان، يک نوع غربت و تنهايي است.) - الموده قرابه مستفاده.[6] (دوستي با مردم، يک نوع خويشاوندگزيني است.) - التودد نصف العقل.[7] (دوستي با مردم نيمي از عقل است.) - لا تتخذن عدو صديقک صديقا فتعادي صديقک.[8] (دشمن دوست خود را به دوستي اتخاذ نکن که بدين وسيله با دوست خود دشمني کرده اي.) - من اطاع الواشي ضيع الصديق.[9] (هر کس از سخن چين پيروي کند دوست خود را از دست مي دهد.) - ايها الناس! من عرف من اخيه وثيقه دين و سداد طريق، فلا يسمعن فيه اقاويل الرجال.[10] (اي مردم، هر کس از برادر ديني خود ايمان محکم و راه استوار نشان دارد به عيب جويي مردم در باره اش گوش ندهد.) اين ده سخن از علي (ع) است درباره ي آيين دوست يابي و دوست داري که به پيوند مستحکم ميان افراد جامعه مي انجامد. سخنان آن حضرت در اين باره فراوان است و [صفحه 11] حاکي از روح سرشار او از محبت و صداقت و نيز حاکي از علاقه ي شديد او به ايجاد وحدت و اخوت ميان مسلمانان است. بيش تر از اين گونه از سخنان مودت آميز آن حضرت، در کتاب المعجم الموضوعي لنهج البلاغه[11] و تحت عنوان «الصداقه و الاصدقاء» گرد آمده است.
مسلما برخوردها و روحيات اخلاقي سالم، در ايجاد وحدت و برادري ميان مسلمانان و به عکس روحيات ناسلام و دل هاي مريض و برخوردهاي نامطلوب، در ايجاد اختلاف موثر است. در اين زمينه سخناني از علي مي آوريم:
صفحه 10، 11.