تفرقه عرب و تاثير اسلام در تبديل آن تفرقه به وحدت و الفت















تفرقه عرب و تاثير اسلام در تبديل آن تفرقه به وحدت و الفت



توصيف وي از نقش رسول اکرم (ص) در ايجاد الفت و وحدت و اخوت بين مومنين و توصيف اختلافات قومي و قبيله اي و عقيدتي دوران جاهليت که مسلما از شيوه ي قرآن درباره ي وحدت و اختلاف که قبلا بدان اشاره شد، تبعيت فرموده است. علي (ع) درباره ي جاهليت و تفرقه ي عرب و تاثير اسلام در تبديل آن تفرقه به وحدت و الفت، بسيار سخن گفته است که شمه اي از آنها نقل مي شود:

[صفحه 7]

1. قد صرفت محوه افئده الابرار و ثنيت اليه ازمه الابصار. دفن الله به الضغائن و اطفا به النوائر. الف به اخوانا و فرق به اقرانا. اعز به الذله، و اذل به العزه...[1] يعني دل هاي نيکوکاران شيفته ي او گشت و نگاه چشم ها خيره به او دوخته شد، خداوند به وسيله ي او کينه هاي ديرينه را دفن کرد، شعله هاي فروزان دشمني و عداوت ار خاموش نمود، دل ها را با هم الفت داد و مردم را با هم برادر ساخت و دوستان (در کفر و جهالت) را از هم جدا کرد، ذلت ها را به عزت و عزت ها را به ذلت تبديل کرد.

2.... فلم الله به الصدع، ورتق به الفتق و الف به الشمل بين ذوي الارحام بعد العداوه الواغره في الصدور و الضغائن القادحه في القلوب...[2] خداوند به وسيله ي پيغمبر (ص) جدايي ها را وصل و فاصله ها را پيوسته کرد، ميان خويشان الفت داد و يگانگي بر قرار ساخت، پس از آنکه دشمني ريشه دار در سينه ها و کينه هاي برافروخته، در دل ها جاي داشت.

در اين جمله ها باز هم علي (ع) مانند جمله هاي پيش از اين، بر الفت دل ها و آشتي بين خويشان و ازله ي کينه ها وتبديل دشمني ها به دوستي ها، به برکت بعثت رسول اکرم (ص) تاکيد مي کند.

3. و اهل الارض يومئذ ملل متفرقه و اهواء منتشره و طرائق متشتته، بين مشبه لله بخلقه، او ملحد في اسمه، او مشير الي غيره. فهذا هم به من الضلاله و انقذهم بمکانه من الجهاله.[3] مردم روي زمين هنگام بعثت رسول اکرم (ص)، داراي اديان گوناگون و گرايش هاي پريشان و دسته هاي متفرق بودند. دسته اي خدا را به مخلوقاتش تشبيه مي نمودند يا خدا را انکار مي کردند، يا به خدايان ديگري جز او توجه داشتند. پس خداوند به برکت پيغمبر (ص)، آنها را از اختلاف و ضلالت رهانيد و از جهالت نجات داد.

در اين خطبه، علي (ع) به اختلاف و تشتت ديني مردم، بيش از بعثت، اشاره و بر

[صفحه 8]

هدايت و نجات آنان از ضلالت و نيز بر الفت دلهاي آنان به وسيله ي پيغمبرش تاکيد فرموده است.

به طور کلي علي (ع) درباره ي بعثت رسول اکرم (ص) و برکات آن بسيار سخن گفته است تا مسلمانان از دوران جاهليت و آثار بعثت و برکات رسولش غفلت نکنند.

گويا امام، اوضاع و احوال مسلمانان و گرايش هايشان را به دنيا و مظاهر آن و سرگرم شدن مردم را به مسائل اختلاف برانگيز و دسته بندي هاي سياسي و مذهبي که ناشي از حوادث پيش از او بود خطري جدي براي اسلام و مسلمين مي دانست و راه رفع و دفع اين خطر را بازگشت به عصر رسول اکرم (ص) و به خاطر آوردن برکات وجود آن حضرت، با مقايسه ي اوضاع قبل وبعد ازبعثت مي دانست، که احتمال مي رفت تا از خاطره ها محو گردد و نسل هاي پس از آن دوران که شاهد وناظر آن تحولات زود گذر نبوده اند، از برکات بعثت محروم شوند و به کلي از آنها فاصله گيرند. به خصوص که دست هاي پنهاني از منافقان و يا نو پيدا در صدد بودند تا جوان ها را از گذشته ي اسلام دور نگه دارند.

ما اينک همين مشکل را راجع به نسل هاي پس از انقلاب داريم و خطر بيگانگي و جدايي اين نسل ها را از جاذبه هاي دوران انقلاب، احساس مي کنيم. بخشي از اين ناآگاهي نسل جديد طبيعي است،ذ اما بخش ديگر عمدي است و دشمنان انقلاب و اسلام با توطئه و نيرنگ هاي گوناگون، جدا در صدد جدا کردن اني نسل از انقلاب هستند و مي خواهند جوانان، چيزي از جاذبه ها و آثار انقلاب ندانند و به جاي آن به جاذبه هاي غربي ما جلب شوند.

ما حالا خوب مي فهميم که علي (ع) چه خطر بزرگي را براي آينده اسلام احساس و يا پيش بيني مي کرده و چاره را منحصر به آگاهي دادن به نسل جوان و نيز تذکار و ياد آوري و هشدار به نسل دوران رسول اکرم (ص) که هنوز باقي اما در شرف انقراض بودند و دنيا پرستي و چالش هاي سياسي و دسته بندي هاي فرقه اي و مسلکي، آنان را از

[صفحه 9]

گذشته ي اسلام باز داشته بود مي ديد.


صفحه 7، 8، 9.








  1. صبحي صالح، ص 141، خطبه ي 96.
  2. صبحي صالح، ص 353، خطبه ي 231.
  3. صبحي صالح ص 44، خطبه ي 1.