سخنان و مرويات عثمان بن عفان












سخنان و مرويات عثمان بن عفان



الف:. ..رجع عثمان الي علي فسأله المصير اليه، فصار اليه فجعل يحد النظر اليه، فقال له علي: مالک يا عثمان؟مالک تحد النظر الي؟قال: سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول: النظر الي علي عبادة.[1] .

...عثمان به سوي علي بازگشت و از آن حضرت درخواست کرد که به سوي او برگردد.حضرت به طرف او آمد.پس (در اين وقت) عثمان شروع کرد به نگاه کردن (و تماشاي) آن حضرت.علي عليه السلام فرمود: تو را چه شده است اي عثمان؟چه شده تو را که اينگونه به من خيره شده و نگاهم مي کني؟عثمان گفت: از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم که مي فرمود: نگاه کردن به علي عبادت است.

ب: «...خليفه سوم عثمان، سه مرتبه از علي عليه السلام دعوت کرد که با وي همکاري نمايد، مرتبه اول در سال 22 هجرت، يعني در همان سالي که خليفه شد آن دعوت به عمل آمد، و مرتبه ديگر در سال 27 هجري، و سومين مرتبه در سال 32 بعد از هجرت پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، (اما) علي عليه السلام هيچ يک از آن دعوتها را براي همکاري سياسي نپذيرفت.ولي هر بار که خليفه سوم (عثمان) از علي بن ابي طالب عليه السلام دعوت به همکاري مي کرد، علي مي گفت: يکي از کارهاي واجب که بايد صورت بگيرد جمع آوري آيات قرآن و تدوين آن به شکل يک کتاب است و من حاضرم که براي اين کار واجب با تو همکاري کنم...»[2] .

ج: (در ايامي که عثمان به کشته شدن نزديک مي شد) اين بيت را به تمثيل به علي عليه السلام نوشت:

فان کنت مأکولا فکن انت آکل*و الا فادرکني و لما امزق.

حاصل بيت آنکه: اگر مرا همي بايد کشت، پس تو بکش که علي بن ابي طالبي، و اگر نمي بايد کشت، مگذار که طلحه مرا بکشد و پاره پاره کند.[3] گفتني است که اين شعر را زماني عثمان بيان کرد که طلحة بن عبيد الله با جماعتي از بني تميم از بام سراي عثمان به قصد کشتن او بالا رفت).

د: سخن عثمان در خطابش به علي عليه السلام:

«...به خدا اگر بميري، دوست ندارم بعد از تو زنده بمانم، زيرا جانشيني پس از تو نمي بينم. و اگر باقي بماني هيچ سرکشي را نمي بينم که تو را به عنوان نردبان و وسيله ياوري انتخاب کرده باشد و تو را پناهگاه و ملجأ شمرده باشد..نسبت من به تو مانند فرزندي است که از طرف پدرش عاق شده...».[4] .









  1. ابن کثير در البداية و النهاية، ج 7، ص 358، باب فضائل علي عليه السلام.

    - ابن عساکر در شرح حال امام علي عليه السلام از تاريخ دمشق، ج 2، ص 393، شرح محمودي.

    - سيوطي در تاريخ الخلفاء، ص 172.

  2. «بيست و پنج سال سکوت علي عليه السلام»تأليف فؤاد فاروقي، به نقل از رودلف ژايگر در کتاب«خداوند علم و شمشير».
  3. «الفتوح»نوشته ابو محمد احمد بن علي اعثم کوفي کندي، ترجمه محمد بن احمد مستوفي هروي. ص 328.
  4. «امام علي بن ابي طالب عليه السلام» (روزگار عثمان) تأليف: عبد الفتاح عبد المقصود، ص 202.