توجه به زيردستان و رسيدگي به امور فقرا و درماندگان...















توجه به زيردستان و رسيدگي به امور فقرا و درماندگان، جنبه اصلي عدالت اقتصادي امام علي



يکي از ارکان عدالت در جامعه، عدالت اقتصادي است که طبق آن هر کس به فراخور استعداد و وظيفه و نيازمندي مي بايست از مواهب و نعمات استفاده کند. ولي متاسفانه در هر جامعه به علت وجود حرص و آز و طمع است که سبب مي شود يک عده بيش از

[صفحه 20]

نياز خود از نعمت ها استفاده کنند و يک عده محتاج به آن نعمات باشند. از اين رو از ديدگاه امام علي (ع) رسيدگي به امور اقشار کم در آمد و فقير از وظايف اساسي واليان و متصديان امر است و همان طور که قبلا گفته شد در ميان تمام طبقات اجتماع، طبقه ي مستضعف و محروم بيش از همه به عدالت و انصاف نيازمندند. معمولا سيستم حکومتي نظام هايي که بر پايه ي زور و قلدري، استبداد و خود محوري و تکروي بنيان گذاشته شده است و بر اين پايه نيز استوار است، بيش تر به اقشار مرفه و متنفذ جامعه توجه دارند و همه ي توان خويش را جهت اشباع خواسته هاي بي حد و حصر آنان مصروف مي دارند. در اين رهگذر، تنها گروهي که هرگز به آنها توجهي نمي شود طبقه ي محروم و مستضعف است که از اين حکومت ها بيش از اين هم انتظار نمي رود. لذا چنين حکومت هايي همواره در صدد تضييع و يا ناديده گرفتن حقوق محرومان و مستضعفان جامعه اند و آنها را اصولا به حساب نمي آورند. ولي در حکومت اسلامي که بر مبناي عدل و عدالت بنا نهاده شده است بايد بيش ترين وقت حکومت صرف باز پس گيري حق محرومان از زورمندان جامعه شود. لذا کلمات پيشواي آزاد مردان در خصوص رسيدگي به امور قشر تهيدست جامعه و احقاق حق آنها جالب و زيباست و درعين حال حاوي توصيه هاي عميق توام با استدلال هاي منطقي و استنتاج هاي صحيح و فراموش نشدني است که تا قيام قيامت همواره اين گونه فرمان هاي آن حضرت، چونان ديگر سخنان گهربار و آموزنده ي ايشان بر تارک تاريخ بشريت مي درخشد. براي نمونه به اين بند از سخن بي مانند مولاي متقيان گوش جان مي سپاريم:

از خدا بترس، به خاطر زيردستان کم در آمدي که هيچ چاره اي براي تامين زندگي ندارند- چه بيچارگان و درماندگان و چه دردمندان و زمين گير شدگان- زيرا اين طبقه هم قناعت کارند و هم نيازمند. براي رضاي خدا آنچه را که خدا از حق خود درباره ي ايشان به تو فرمان داده به جاي آور و سهمي از بيت المال را که در اختيارت هست براي مصرف ايشان منظور دار و بخشي از

[صفحه 21]

درآمد غلاتي را که از سرزمين هاي اسلامي جمع آوري مي شود براي فرودستان و بيچارگان هر منطقه اي مقرر دار. زيرا آن فقير و ناتواني که در دورترين نقطه زندگي مي کند همان حقي را دارد که نزديک ترين آنها دارد و تو مسئوليت رعايت حقوق هر يک را زايشان را برعهده گرفته اي[1] .

پيشواي آزادگان عالم در عبارات ياد شده، والي مصر را براي رسيدگي به امور فقرا و بينوايان، اين قشر ضعيف و ستمديده که همواره قرباني هوا و هوس سلاطين و زمامداران بيدادگر قرار گرفته و در هيچ زماني از ارزش و احترام برخوردار نبوده اند، ترغيب مي کنند و هشدار مي دهند. آن گاه اين مطلب را ياد آور مي شوند که مبادا از کمک و مساعدت بهاين طبقه ي زيردست غافل باشد و يا توجه نسبت به قشر مرفه، مانع از رسيدگي به گروه ناتوان و ضعيف گردد. زيرا اينان غالبا دستشان به جايي نمي رسد و يا به جهت حفظ عزت نفس و حجب و حيايي که دارند، مايل به ابزار نيازمندي هاي خويش در برابر دستگاه حکومت نيستند. بنابراين مبادا اين گروه به باد فراموشي سپرده شوند و دست اندرکاران نسبت به دستگيري آنان غافل بمانند. علي (ع) حالات و روحيات محرومان و پابرهنگان ونيازمندي هاي ايشان را به خوبي مي داند. همچنين موقعيت افرادي را که در نقطه ي مقابل قرار دارند و نوعا داراي روحيه ي پول پرستي و رفاه طلبي هستند و همواره به دنبال زراندوزي و جاه طلبي مي باشند و زندگي را با شهوتراني و هوس بازي سپري مي کنند به خوبي مي شناسد. لذا به استاندار خود د رمصر دستور مي دهد که مبادا حضور اقشار پر در آمد و مرفه که بعضا در اطراف تو جمع مي گردد نظرت را به سوي خود جلب کند و در نتيجه از مبادرت به امور فقرا و تهيدستان باز بماني. در عين حال که تنها همين گروه ضعيف هستند که باعث حفظ و حراست حکومت و در عين حال منشا تقويت بنيه ي سياسي و نظامي تشکيلات حکومتي مي باشند.

[صفحه 22]

چه آنکه اين گروه، ويژگي مهمي را دارا هستند و آن عبارت است از اينکه آنان با وجود نيازمندي، به حق خويش قانع اند و توقعي بيش از اين از حاکم ندارند و بر افزون طلبي و زياده خواهي، ذاتا تمايلي ندارند و لذا تنها اين دسته هستند که در همه ي عرصه ها پشتوانه ي محکمي براي نظام بوده و در جهت دفاع از آن هميشه آماده و پيش تازند. مولاي متقيان در ادامه ي فرمان بيداد کننده ي خود به مالک اشتر، در اين خصوص به چند امر مهم توصيه فرمودند که ذيلا از نظرتان مي گذرد:

شاد فراوان و فرو رفتن در نعمت، تو را از رسيدگي به وضع آنان باز ندارد. زيرا تو جز به خاطر کارهاي مهم، از تضييع امور جزئي و غير ضروري معذور نيستي. پس توجه و اهتمام خويش را از آنان قطع نکن و هيچ گاه از ايشانم رويگردان مباش. کارهاي کساني را رسيدگي کن که دسترسي به تو ندارند و مردم آنان را حقير و خوار مي دانند و براي رسيدگي به امور ايشان کسي را تعيين کن که متواضع و خدا ترس باشد تا کارهاي آنها را به تو برساند. پس در حق ايشان چنان رفتار کن که در روز قيامت معذور نباشي. زيرا اين گروه، نسبت به ساير مردم به عدل و داد نيازمندترند. پس در اداي حق هر يک از ايشان در نزد خدا عذر و حجتي داشته باش. به امور مربوط به يتيمان رسيدگي کن و پيران درمانده را که نه چاره اي براي حل مشکل خود دارند و نه دست نياز پيش کسي دراز مي کنند فراموش نکن. اين وظيفه براي زمامداران ننگين و گران است. بلکه حق، به طور کلي ثقيل است به هر ترتيب خداوند آن را براي کساني که طالب آخرتند و در جهت وصول به آن تحمل صبر و شکيبايي مي نمايند و به وعده هاي خدا اطمينان دارند، آسان مي گرداند.[2] .

[صفحه 23]


صفحه 20، 21، 22، 23.








  1. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 53.
  2. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 53.