عطوفت و مهرباني نسبت به مردم در حكومت عدل علي















عطوفت و مهرباني نسبت به مردم در حکومت عدل علي



يکي از سفارش هاي اکيد مولاي متقين به کارگزاران حکومتي، برخورد عطوفت آميز آنان با عموم مردم است. در بخش قبلي گفتيم که برخورد نابه جاي کارگزاران و مسئولين حکومتي با مردم، سبب خشک شدن ريشه ي عدالت در جامعه مي شود. از اين رو امام دستور مي دهد که در روابط و معاشرت ها و حتي در نحوه ي سخن گفتن، کسي را بر گروهي ديگري ترجيح ندهند و با همه به طور يکسان رفتاري انساني و عاطفي داشته باشند. لذا امام در فرمان خود به مالک اشتر، به طور صريح اين مطلب را بيان مي نمايد:

مهرباني و عطوفت و دوستي با رعيت را در دل خود جاي ده. همانند حيوان درنده مباش که خوردنشان را غنيمت شماري، زيرا مردم دو دسته اند: يا برادر ديني تو هستند و يا در خلقت و آفرينش همنوع تو محسوب مي شوند.[1] .

همان گونه که ملاحظه مي شود، حضرت استاندار مصرا را توصيه مي فرمايند که آحاد جامعه را به يک چشم بنگرد. مبادا تفاوت و تبعيض در اخلاق و رفتارش نسبت به آنان مشاهده گردد. با همه بايد رفتاري عاطفي و محبت آميز داشت.

البته ناگفته پيداست، مجرمان و کساني که بدخواه حاکميت اسلامي هستند وانديشه ي براندازي حکومت را در

[صفحه 18]

سر مي پرورانند از اين امر مستثني هستند. لذا مي بينيم که نحوه ي برخورد حضرت با اين گونه افراد، خشن و قاطع است. حضرت در نامه اي ديگر خطاب به يکي از متصديان جمع آوري ماليات مي نويسد:

با پرهيزگاري و ترس از خداي يگانه حرکت کن- هيچ مسلماني را نترسان. اخلاق و رفتار به گونه اي نباشد که از تو کراهت داشته باشند. بيشر از حقي که به مال او تعلق گرفته است از او مگير... با وقار و آرامش به سوي آنان برو تا در ميان ايشان قرار گيري و آنگاه بر آنها سلام کن و در پاسخ سلام کوتاهي مکن.[2] .

همچنين به يکي از ماموران جمع آوري زکات درباره ي نحوه ي رفتار وي با عامه ي مردم مي فرمايد:

به او دستور مي دهم که نسبت به مرد رفتاري بدو خشنن نداشته باشد، به آنها تهمت نزند و به خاطر رياست و فرمانروايي که برايشان دارد به آنها بي اعتنايي نکند. زيرا اينان برادران ديني او بوده و براي جمع آوري حقوق واجب ياوران وي به نماز مي روند.[3] .

و نيز در نامه اي به محمد بن ابي بکر، والي مصر، در خصوص چگونگي برخورد وي با مردم و اتخاذ روش عادلانه در مسائل جاري حکومت مي نويسد 6

بال تواضع و فروتني در برابر مردم گسترانيده و به آنان احترام کن و نسبت به ايشان گشاده رو باش و در نگريستن به آنها چه به صورت لحظه اي و چه با دقت و نسبتا طولاني، برابري و مساوات را رعايت کن تا نيرومندان، توقع و طمع زيادي پيدا نکنند و ناتوانان، از اجراي عدالت تو نااميد نگردند.[4] .

در اين نامه ها به وضوح مشاهده مي گردد که هدف از تواضع و فروتني در بين مردم ، اقامه ي عدل است که حضرت در نامه ي آخر صريحا به آن اشاره مي نمايند. ولي علت اين

[صفحه 19]

همه سفارش و تاکيد حضرت نسبت به اين مساله چيست؟ علت اصلي همان طور که اشاره شد اين است که حاکم در جامعه ي اسلامي بتواند به عنوان امين و مشکل گشاي جامعه باشد. به عنوان کسي باشد که همگان امکان دستيابي به او را داشته باشند، به عنوان کسي باشد که مظلومان و مستضعفان جامعه هميشه اميد به احقاق حق خود را توسط او داشته باشند. لذا بر اساس چنين شيوه ي عدل و عدالتي در جامعه است که حضرت در عين حال که حاکمان اسلامي را به خوش رفتاري با مردم ترغيب مي نمايد در عين حال آنان را در برابر دشمنان دين و ملت وادار به سخت گيري مي نمايد که اين منتهاي عدالت و تضاد و تقابل وجود علي (ع) است و جنبه ي عدل علوي وي ايجاب مي کند که بيش از حد در اين وادي نرم رفتاري و خوش رفتاري با مردم غرق نشود تا در جايي که بخواهد فتنه اي را خاموش کند بتواند. لذا باز بر اساس همين است که به يکي از کارگزاران خود چنين مي نويسد:

سختي و درشتي را با اندکي نرمي بياميز، مهرباني کن هنگامي که مدارا و مهرباني شايسته تر است و به سختي و درشتي بپرداز آنگاه که از تو جز سختگيري پيش نمي رود.[5] .

پس اين منتهاي عدل علي (ع) است که در رافت و خشم او، مساله عدل و عدالت نهفته است.


صفحه 18، 19.








  1. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي نامه ي 53.
  2. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 25.
  3. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 26.
  4. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 27.
  5. نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، نامه ي 46.