خبر از قتلگاه خوارج











خبر از قتلگاه خوارج



در آستانه جنگ با خوارج و حرکت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به منطقه نهروان، يکي از ياران خدمت آن حضرت رسيد و بشارت داد که خوارج با شنيدن آمدن شما به منطقه فرار کردند، از رودخانه عبور کرده اند.

امام علي عليه السلام او را سوگند داد که آيا خوارج از نهر عبور کرده اند.

گفت: آري

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

لَمّا عَزَمَ عَلي حَرْبِ الْخَوارِجْ، وَ قيلَ لَهُ: إنَّ الْقَومَ عَبَروا جِسْرَ النَّهْرَوان!

مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ، وَاللَّهِ لَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ، وَلَا يَهْلِکُ مِنْکُمْ عَشَرَةٌ.

يعني بالنطفة ماء النهر، وهي أفصح کناية عن الماء و إن کان کثيراً جماً. و قد أشرنا إلي ذلک فيما تقدّم عند مضيّ ما أشبهه.

(به هنگام حرکت براي جنگ با خوارج شخصي گفت، خوارج از پل نهروان عبور کردند، امام علي عليه السلام فرمود:)

خبر از قتلگاه خوارج

قتلگاه خوارج اين سوي نهر است، به خدا سوگند از آنها جز ده نفر باقي نمي ماند، و از شما نيز ده نفر کشته نخواهد شد.[1] .

(منظور امام از «نطفه» آب نهر است که از فصيح ترين کنايه در رابطه با آب هر چند زياد و فراوان باشد.)

و فرمود:

«سوگند به خدائي که دانه را شکافت و انسان را آفريد پيش از آنکه آنها به منطقه (اِثلاث) و (فضر بوازن) برسند، خدا آنها را خواهد کشت»

در اين خبر غيبي، هم قتلگاه خوارج و هم تعداد کشته هاي آنها و تعداد فراريانشان را دقيقاً بيان فرمود.

جواني که همراه امام علي عليه السلام بود با خود گفت:

آيا علي عليه السلام علم غيب دارد؟

وقتي به منطقه نظامي رسيدم بايد اظهارات امام را شخصاً بررسي کنم.

وقتي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به خوارج نزديک شد، همه با ناباوري ديدند که آنها از نهر عبور نکرده و اين سوي پُل نهروان آماده جنگ مي باشند.

آن جوان با شگفتي تمام از اسب پياده شد و خود را بر پاي امام علي عليه السلام افکند و گفت:

من نسبت به شما دچار شک و ترديد بودم امّا هم اکنون به يقين رسيده ام مرا ببخش.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

اِنَّ اللَّهَ هَُوَالَّذِي يَغْفِرَ الذُّنُوب

«همانا تنها خدا گناهان را مي بخشد»

در پايان جنگ که کشته ها را شمارش کردند ديد که: رقم کشته هاي خوارج و فراريان آنها و آمار شهداي لشگر امام علي عليه السلام همان است که آن حضرت اطلاع داده بود، آنگاه فرياد اللَّه اکبرها بلند شد.[2] .









  1. خطبه 59 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد و مدارک آن به شرح زير است:

    1- المحاسن ج 1 ص 385: بيهقي شافعي (متوفاي 569 ه)2- مروج الذهب ج2 ص405 و 406: مسعودي (متوفاي 346 ه)

    3- الکامل ج2 ص182: مبرد (متوفاي 285 ه)

    4- کتاب الخوارج: مدائني (متوفاي 225 ه)

    5- کتاب ارشاد ص 150 / ج 1 ص 318: شيخ مفيد استاد سيد رضي (متوفاي 413 ه)

    6- منهاج البراعة ج 1 ص 279: ابن راوندي (متوفاي 573 ه)

    7- تاريخ بغداد ج14 ص365 ح7692: خطيب بغدادي شافعي (متوفاي 463 ه)

    8- أنساب الاشراف ج 2 ص 238 ح295: بلاذري (متوفاي 279 ه)

    9- خوارج (به نقل ابي الحديد: ميداني (متوفاي 518 ه)

    10- کتاب الفتوح ج 4 ص 120: ابن اعثم کوفي (متوفاي 314 ه).

  2. شرح ابن ابي الحديد، ج2، از ص271 تا280.