خطبه 101 نهج البلاغه











خطبه 101 نهج البلاغه



امام علي عليه السلام در سخنراني ديگر در خطبه 101 از قتل و کشتار عبدالملک در کوفه خبر مي دهد که:

فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنِ النَّبِيِّ الْأُمِّيّ صلي الله عليه وآله وسلم، مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ، وَلَا جَهِلَ السَّامِعُ.

لَکَأَنِّي أَنْظُرُ إِلي ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ، وَفَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي کُوفَانَ.

فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ شَکِيمَتُهُ، وَثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ، عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْيَابِهَا، وَمَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا، وَبَدَا مِنَ الْأَيَّامِ کُلُوحُهَا، وَمِنَ اللَّيَالِي کُدُوحُهَا.

فَإِذَا أَيْنَعَ زَرْعُهُ، وَقَامَ عَلَي يَنْعِهِ، وَهَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ، وَبَرَقَتْ بَوَارِقُهُ، عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ، وَأَقْبَلْنَ کَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، وَالْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ.

هذَا، وَکَمْ يَخْرِقُ الْکُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَيَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِفٍ! وَعَنْ قَلِيلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ، وَيُحْصَدُ الْقَائِمُ، وَيُحْطَمُ الَْمحْصُودُ!

ترجمه: خبر از حوادث خونين آينده

سوگند به آن کس که دانه را شکافت، و جانداران را آفريد، آن چه به شما خبر مي دهم از پيامبر امّي صلي الله عليه وآله وسلم است[1] نه گوينده دروغ گفت و نه شنونده ناآگاه بود

گويا مي بينم شخص سخت گمراهي[2] را که از شام فرياد زند و بتازد و پرچم هاي خود را در اطراف کوفه بپراکند، و چون دهان گشايد، و سرکشي کند، و جاي پايش بر زمين محکم گردد، فتنه فرزند خويش را بدندان گيرد، و آتش جنگ شعله ور شود، روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند

و آنگاه که کشتزار او به بار نشست، و ميوه او آبدار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچمهاي سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز درآيد، و چونان شب تار و درياي متلاطم به مردم روي آورند.

از آن بيشتر، چه طوفان هاي سختي که شهر کوفه را بشکافد، و چه تند بادهايي که بر آن وزيدن گيرد، و به زودي دستجات مختلف بجان يکديگر يورش آورند، آنها که بر سر پا ايستاده اند درو شوند، و آنها که بر زمين افتادند لگد مال گردند.[3] .









  1. اُمّي: يعني کسي که به مدرسه اي نرفت و از کسي علمي نياموخت (که علوم او از طرف خداست).
  2. برخي از شارحان نهج البلاغه، و مورّخين گفته اند که آن شخص عبدالملک مروان است.
  3. خطبه 101 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد و مدارک آن به شرح زير است:

    1- تاريخ طبري ج 6 ص 48: طبري شافعي (متوفاي 310 ه)

    2- النهاية (باب الباء): ابن أثير شافعي(متوفاي 606 ه)

    3- کتاب أمالي: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    4- غررالحکم ص 32 / ج 6 ص 232: آمدي (متوفاي 588 ه)

    5- معدن الجواهر ص 226: کراجکي (متوفاي 449 ه)

    6- کتاب محاسن ص 41: بيهقي شافعي (متوفاي 569 ه)

    7- بحارالانوار ج47 ص62 ح118: مجلسي (متوفاي 1110ه).