اين حكم خداست











اين حکم خداست



رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم از مردي اعرابي مادّه شتري به چهارصد درهم خريداري کرد و هنگامي که اعرابي پول را تحويل گرفت، فرياد بر آورد:

درهم ها و شتر مال من است.

اتفاقاً خليفه اوّل از آنجا عبور مي کرد. پيامبر به او فرمود:

بين من و اعرابي قضاوت کن!.

خليفه اوّل گفت:

اعرابي از شما گواه مي خواهد.

خليفه دوم نيز از آنجا عبور کرد و سخنان خليفه اوّل را در آن باره تکرار کرد.

در اين موقع امام علي عليه السلام از دور نمايان گرديد.

پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به اعرابي فرمود:

قبول داري اين جوان که مي آيد بين ما قضاوت کند؟

اعرابي گفت: بلي.

حضرت علي عليه السلام آمد، اعرابي ادّعاي خود را مطرح کرد.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به اعرابي فرمود:

شتر را به پيامبر تسليم کن!

اعرابي اعتنا نکرد تا اين که آن حضرت سه بار گفتار خود را تکرار نمود، ولي نتيجه اي نبخشيد، در اين هنگام حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اعرابي را با يک ضربه شمشير دور کرد.

پس اهل حجاز گفتند:

که با آن ضربه سر او را پراند.

و اهل عراق گفتند:

عضوي از او را قطع کرد.

و آنگاه امام علي عليه السلام به پيامبر عرضه داشت:

يا رسول اللَّه! ما شما را در وحي تصديق مي کنيم چگونه در چهارصد درهم تصديق ننمائيم؟![1] .

پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم به خليفه اوّل و دوم رو کرده، به آنان فرمود:

اين حکم خداست نه آنچه که شما به آن حکم کرديد.









  1. مناقب سروي، ج1، ص490.