علل سقوط جامعه انساني











علل سقوط جامعه انساني



خدا شما را رحمت کند، بدانيد که همانا شما در روزگاري هستيد که گوينده حق اندک، و زبان از راستگويي عاجز، و حق طلبان بي ارزشند، مردم گرفتار گناه، و به سازشکاري هم داستانند، جوانشان بداخلاق، و پيرانشان گنهکار، و عالمشان دورو، و نزديکانشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را حرمت مي نهند و نه توانگرانشان دست مستمندان را مي گيرند.»[1] .

پس اگر يکي از کانال هاي ارتباطي ما با مردم فنّ خطابه است، پس بايد اين هنر را درست بياموزيم.









  1. خطبه 233 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که اسناد و مدارک آن به شرح زير است:

    1- روضه کافي ص 396: کليني (متوفاي 328 ه)

    2- غرر الحکم ص 82/ ج 3 ص 69: آمدي (متوفاي 588 ه)

    3- ربيع الابرارج1 ص80 ح227: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه)4- محاضرات ج 1 ص 89: راغب اصفهاني (متوفاي 513 ه)

    5- غرر و عرر ص 108: وطواط (متوفاي 553 ه)

    6- منهاج البراعة ج 2 ص 407: راوندي (متوفاي 573 ه)

    7- تنبيه الخواطر ص78: شيخ ورام (متوفاي 605 ه)

    8- بحار الانوار ج 70 ص123: مجلسي (متوفاي 1110 ه).