رازهاي فوق درك بشري (فراسوي علم)











رازهاي فوق درک بشري (فراسوي علم)



دسته اي از علوم و اظهارات علمي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فوق درک عقل بشر مي باشد که انسانها نمي توانند با محدود بودن عقل، و محدود بودن ابزار علمي، به رازهاي نهفته آن دست يابند،

گرچه مي دانند اين دسته از اظهارات، حکيمانه است،

داراي علل و عوامل است.

منطبق با واقعيّت هاي نظام هستي است.

امّا براي کشف و درک آن محدوديّت دارد، و عاجز است.

امام در خطبه 192 اظهار مي دارد که به هنگام نزول وحي؛

ناله شيطان را مي شنيد؛

و نزول فرشته وحي را مي ديد،

و نور وحي را مشاهده مي فرمود،

که اظهار داشت:

وَلَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ، يَرْفَعُ لِي فِي کُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً، وَيَأْمُرُنِي بِالْإِقْتِدَاءِ بِهِ. وَلَقَدْ کَانَ يُجَاوِرُ فِي کُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ، وَلَا يَرَاهُ غَيْرِي.

وَلَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وسلم وَخَدِيجَةَ وَأَنَا ثَالِثُهُمَا. أَرَي نُورَ الْوَحْيِ وَالرِّسَالَةِ، وَأَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ.

وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ صلي الله عليه وآله وسلم فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقَالَ:

«هذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ. إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَتَرَي مَا أَرَي، إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ، وَلکِنَّکَ لَوَزِيرٌ وَإِنَّکَ لَعَلَي خَيْرٍ».

«و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است،[1] پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم هر روز نشانه تازه اي از اخلاق نيکو را برايم آشکار مي فرمود، و به من فرمان مي داد که به او اقتداء نمايم، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم چند ماه از سال را در غار حراء مي گذراند، تنها من او را مشاهده مي کردم، و کسي جز من او را نمي ديد، در آن روزها، در هيچ خانه مسلماني راه نيافت جز خانه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم که خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم، من نور وحي و رسالت را مي ديدم، و بوي نبوّت را مي بوييدم.

من هنگامي که وحي بر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرود مي آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم اي رسول خدا، اين ناله کيست؟

گفت: شيطان است که از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود:

«علي! تو آن چه را من مي شنوم، مي شنوي، و آن چه را که من مي بينم، مي بيني، جز اينکه تو پيامبر نيستي، بلکه وزير من بوده و به راه خير مي روي.»[2] .

آيا اين دسته از اظهارات معنوي امام که «فراسوي علم است» را مي توان کشف کرد؟

و راز نهفته آن را شناخت؟

مجموعه مباحثي که در اين کتاب با نام «امام علي عليه السلام و علم و هنر» تقديم عاشقان ولايت مي شود در سه دسته از معارف ياد شده قرار خواهد داشت که راز علمي و فلسفي برخي از آنها کشف شده، و برخي ديگر در حال کشف و بعضي غير قابل کشف مي باشد.









  1. اِتّباعَ الفصيلَ اَثَرَ امّه (شتر بچّه همواره با شتر است) وقتي مي خواستند بگويند که آن دو نفر هميشه با هم بودند از اين ضرب المثل استفاده مي کردند.
  2. خطبه 119 / 192 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که اسناد و مدارک آن به شرح زير است:

    1- کتاب اليقين ص 196: سيد بن طاووس (متوفاي 664 ه)

    2- فروع کافي ج4 ص198 الي201 ح2: کليني (متوفاي 328 ه)

    3- من لايحضره الفقيه ج 1 ص 152: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    4- بحارالانوار ج13 ص141وج60ص214و264: مجلسي (متوفاي 1110 ه)

    5- منهاج البراعة ج 2 ص 206: ابن راوندي (متوفاي 570 ه)

    6- کتاب خصال ج1 ص145 حديث171: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    7- غرر الحکم ج 1 ص 294 و ج 2 ص110: آمدي (متوفاي 588 ه).