سعيد اموي كه بود











سعيد اموي که بود



سعيد اموي جواني بود که حدود سي سال سن داشت وقتي که او بچه بود پدرش از دنيا رفت و تحت تکفل پدربزرگش قرار گرفت، او جواني خود را همراه با پدربزرگش در خانه عثمان گذراند، آنها از طرفداران جدي عثمان بودند وقتي که عثمان کشته شد آنها از کساني بودند که طالب خون عثمان شدند. در جنگ جمل سعيد از مردان جنگي در آن جنگ به شمار مي رفت ولي پدربزرگش به علت پيري در مکه ماند. با شکست جنگ جمل به مکه برگشت و با پدربزرگش زندگي مي کرد تا اينکه در جنگ صفين شرکت نمود اما هر از چندگاهي به کوفه مي آمد، سعيد نام قطام و زيبائي و حسن جمالش را شنيده بود. و چندين دفعه او را با نقاب ديده و متوجه زيبائي او شده و عاشق او گرديده بود اما جرأت خواستگاري از وي را نداشت چون قبل از حکميت (در جنگ صفين) پدر او از طرفداران علي عليه السّلام به شمار مي آمد و به هيچ وجه حاضر نمي شد دخترش را به جوان اموي که خواستار مطالبه خون عثمان از علي است بدهد ولي بعد از حکميت اين اميدواري در سعيد بيشتر شد و منتظر فرصت بود که به مقصودش برسد، او پس از اين که پدر قطام و برادرش در جنگ نهروان کشته شدند به نزد لبابه آمد و از وي خواست که واسطه خير شود و او را به قطام برساند، لبابه هم او را با حيله هاي خودش ‍ وادار به قتل علي عليه السّلام رد و او را در اين کار تشويق و ترغيب کرد و بقيه مکر و حيله را به عهده قطام گذاشت.

سعيد جواني خوش سيما و بي تجربه بود ولي عشق و علاقه اي که به قطام داشت او را طوري شيفته اش کرده بود که هيچ زني را در دنيا زيباتر از قطام نمي دانست. وقتي لبابه درباره قطام با او صحبت کرد و طوري وانمود کرد که آن دختر هرگز به نکاح او درنخواهد آمد، سعيد به لبابه وعده پول و جواهرات زياد را داد به شرطي که قطام را حاضر به اين کار بکند، سعيد رفت تا منتظر اقدامات لبابه باشد.