ماجراي ترور معاويه











ماجراي ترور معاويه



وقتي که قطام وارد دمشق شد، در آنجا شنيد که مردي به نام برک بن عبدالله تميمي در صبح 17 رمضان در مسجد دمشق قصد کشتن معاويه را داشت، اما با ديدن معاويه و از شدت عجله و ترس شمشير را بر ران او وارد کرده و معاويه ازمرگ نجات پيدا کرد. و وقتي او را گرفتند و نزد معاويه بردند گفت: من خبر خوشحال کننده اي برايت دارم آيا اگر اين خبر را بگويم از مجازات من مي گذري؟ معاويه گفت: بله. آن مرد گفت: يکي از رفيقان من سحرگاه امروز علي را به قتل رسانيد. معاويه گفت: شايد او نيز مثل تو نتوانسته است علي را به قتل برساند. برک بن عبدالله گفت: يقينا علي کشته شده است، زيرا او هيچگاه با خود نگهبان ندارد.

پس از آن معاويه دستور داد که او را به قتل برسانند، و خود نيز به دنبال مداواي زخمش رفت.[1] اما وقتي قطام سلامت معاويه را شنيد تصميم گرفت هر چه زودتر به فسطاط رفته تا خوله را گرفتار خيانت خود سازد.







  1. زخمي که بر معاويه واردشده بود بسيار شديد بود، وقتي طبيب زخم را معاينه کرد گفت: اگر امير اولاديي نخواهد مي توان با دوا معالجه کرد و گرنه محل زخم بايد با آتش داغ شود. معاويه از داغ کردن با آتش ترسيد، از اينرو به قطع نسل راضي شد.

    مقاتل الطالبين ص 30 - شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 6 ص 113 - فروغ ولايت ص 770.