ابورحاب كه بود











ابورحاب که بود



ابورحاب جد سعيد، پيرمرد سالخورده اي بود که بعد از مرگ پدر سعيد، او را در دامن خودش تربيت کرد و هر دو از کساني بودند که مطالبه خون عثمان مي کردند و هدفشان انتقام از قاتلان عثمان بود، چونکه آن دو مدت زيادي در منزل عثمان اقامت داشتند. با اينکه ابورحاب علاقه زيادي به عثمان داشت، ولي از خطاهاي او که مردم را بر عليه او شورانده بود غافل نبود و چه بسا او را براي اصلاح امور مسلمين وادار مي کرد، ولي جز موارد اندکي به آن ترتيب اثر نمي داد. ابورحاب به اين امر يقين داشت که، گروهي از دشمنان، عثمان را وادار کردند که به خواسته هاي مردم توجهي نداشته باشد، تا اينکه عثمان کشته شد. ابورحاب و سعيد از جمله کساني شدند که مطالبه خون عثمان مي کردند، ولي بعد از واقعه جمل (که به شکست اصحاب جمل تمام شد) ابورحاب از همراهي با خونخواهان عثمان جدا شد و ساکت ماند، چون براي او کاملا يقين حاصل شده بود که کساني که در جنگ جمل با علي جنگ کردند به طمع مال و منال بوده نه براي خونخواهي عثمان.

ابورحاب در مکه ماند، و مونسي جز سعيد نداشت. وقتي که سعيد قصد داشت با لشکر معاويه در جنگ صفين شرکت کند، جدش مانع او از اين کار شد. ابورحاب مي دانست که سعيد علاقه زيادي به قطام دارد و سعي و تلاش ‍ مي کند که با او ازدواج کند، از اين روبه او اجازه داد تا براي اين منظور به کوفه برود و اين بار توقف سعيد در کوفه به درازا کشيد، احساس ابورحاب اين بود که توانائي او کمتر مي شود و تصميم گرفت تا قبل از مرگش سعيد را فرا خوانده، تا براي او وصيتي بکند.

ابورحاب يکي از ياران نزديک خود به نام عبدالله را به کوفه براي آوردن سعيد فرستاد، و منتظر بازگشت او شد، و اين درحالي بود که از شدت ضعف و پيري با مرگ دست و پنجه نرم مي کرد.