حقوق تجّار و صاحبان صنايع











حقوق تجّار و صاحبان صنايع



يکي ديگر از طبقات اجتماعي، صنف «تجّار» و «صاحبان صنايع» مي باشند که حقوقي بر دولت و امّت اسلامي دارند و بايد حقوق ديگر اقشار اجتماعي را نيز بپردازند.

اگر حقوق تجّار و صاحبان صنايع رعايت گردد

و زمينه هاي رشد و رونق تجارت آنان به خوبي فراهم شود،

هم آنان به منافع دلخواه خود مي رسند و هم ديگر طبقات اجتماعي را بهره مند مي سازند

که امام علي عليه السلام فرمود:

ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، وَأَوْصِ بِهِمْ خَيْراً: الْمُقِيمِ مِنْهُمْ وَالْمُضْطَرِبِ بِمَالِهِ، وَالْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ، فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ الْمَنَافِعِ، وَأَسْبَابُ الْمَرَافِقِ، وَجُلَّابُهَا مِنَ الْمَبَاعِدِ وَالْمَطَارِحِ، فِي بَرِّکَ وَبَحْرِکَ، وَسَهْلِکَ وَجَبَلِکَ، وَحَيْثُ لَا يَلْتَئِمُ النَّاسُ لِمَوَاضِعِهَا، وَلَا يَجْتَرِؤُونَ عَلَيْهَا، فَإِنَّهُمْ سِلْمٌ لَا تُخَافُ بَائِقَتُهُ، وَصُلْحٌ لَا تُخْشَي غَائِلَتُهُ. وَتَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِکَ وَفِي حَوَاشِي بِلَادِکَ.

وَاعْلَمْ - مَعَ ذلِکَ - أَنَّ فِي کَثِيرٍ مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً، وَشُحّاً قَبِيحاً، وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ، وَتَحَکُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذلِکَ بَابُ مَضَرَّةٍ لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَي الْوُلَاةِ.

فَامْنَعْ مِنَ الْإِحْتِکَارِ، فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله مَنَعَ مِنْهُ. وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً: بِمَوَازِينِ عَدْلٍ، وَأَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ.

فَمَنْ قَارَفَ حُکْرَةً بَعْدَ نَهْيِکَ إِيَّاهُ فَنَکِّلْ بِهِ، وَعَاقِبْهُ فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ.

سيماي بازرگانان و صاحبان صنايع

«سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير، و آنها را به نيکوکاري سفارش کن، بازرگاناني که در شهر ساکنند، يا آنان که همواره در سير و کوچ کردن مي باشند، و بازرگاناني که با نيروي جسماني کار مي کنند، چرا که آنان منابع اصلي منفعت، و پديد آورندگان وسايل زندگي و آسايش، و آوردندگان وسايل زندگي از نقاط دور دست و دشوار مي باشند، از بيابانها و درياها، و دشتها و کوهستانها، جاهاي سختي که مردم در آن اجتماع نمي کنند، يا براي رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.

بازرگانان مردمي آرامند، و از ستيزه جويي آنان ترسي وجود نخواهد داشت، مردمي آشتي طلبند که فتنه انگيزي ندارند، در کار آنها بينديش چه در شهري باشند که تو به سر مي بري، يا در شهرهاي ديگر، با توجه به آن چه که تذکر دادم

اين را هم بدان که در ميان بازرگانان، هستند کساني که تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتکار کننده اند، که تنها با زورگويي به سود خود مي انديشند.

و کالا را به هر قيمتي که مي خواهند مي فروشند، که اين سودجويي و گران فروشي براي همه افراد جامعه زيانبار، و عيب بزرگي بر زمامدار است.

پس از احتکار کالا جلوگيري کن، که رسول خداصلي الله عليه وآله از آن جلوگيري مي کرد، بايد خريد و فروش در جامعه اسلامي، به سادگي و با موازين عدالت انجام گيرد، با نرخهايي که برفروشنده و خريدار زياني نرساند، کسي که پس از منع تو احتکار کند، او را کيفر ده تا عبرت ديگران شود امّا در کيفر او اسراف نکن.»[1] .









  1. نامه 95/53 نهج البلاغه، معجم المفهرس مؤلّف (مدارک گذشته).