رعايت حقوق محرومان











رعايت حقوق محرومان



حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در ميان انواع «حقوق متقابل اجتماعي» در نامه 53 به رعايت حقوق محرومان مي پردازد که:

ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَي مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ.

وَفِي اللَّهِ لِکُلٍّ سَعَةٌ، وَلِکُلٍّ عَلَي الْوَالِي حَقٌّ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ، وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللَّهُ مِنْ ذلِکَ إِلَّا بِالْإِهْتَِمامِ وَالْإِسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَي لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيَما خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ.

«قشر ديگر، طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند که بايد به آنها بخشش و ياري کرد.

براي تمام اقشار گوناگون ياد شده، در پيشگاه خدا گشايشي است، و همه آنان به مقداري که امورشان اصلاح شود بر زمامدار حقّي مشخصّ دارند، و زمامدار از انجام آن چه خدا بر او واجب کرده است نمي تواند موّفق باشد جز آن که تلاش فراوان نمايد، و از خدا ياري بطلبد، و خود را براي انجام حق آماده سازد، و در همه کارها، آسان باشد يا دشوار، شکيبايي ورزد.»[1] .









  1. نامه 53 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- تاريخ دمشق ج3 ص289 ح1311و1314: ابن عساکر شافعي (متوفاي 573 ه)

    2- بحارالانوار ج17 ص68 و ج72 ص96: مجلسي (متوفاي 1110 ه)

    3- من لايحضره الفقيه ج4 ص409: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    4- کتاب خصال ج1 ص102 باب ثلاثه ح57: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    5- علل الشرائع ص 178: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    6- غرر الحکم ج 1 ص 185 و 199 و360: آمدي (متوفاي 588 ه).