دفاع از زن مظلوم











دفاع از زن مظلوم



روزي امام علي عليه السلام در خياباهاي کوفه قدم مي زد که زني با شتاب آمد و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را شناخت و با اضطراب گفت:

يا علي شوهرم به من ظلم کرده و سوگند خورده که مرا کتک بزند.

امام علي عليه السلام اندکي درنگ کرد و فرمود:

به خدا سوگند بايد حقّ مظلوم را گرفت.

نشاني منزل زن را گرفت و با شتاب راه را طي کرده جلوي درب ورودي خانه آن زن رسيد.

جواني با پيراهن رنگين بيرون آمد، که شوهر همان زن بود.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خطاب به آن مرد فرمود:

از خدا بترس، چرا زن خود را ترسانده اي؟

جوان مغرور امام را نشناخت و گفت:

تو با زن من چکار داري؟ حال سوگند مي خورم که او را بسوزانم.

امام علي عليه السلام فرمود:

تو را امر به معروف مي کنم، بايد توبه کني، و الاّ بشدّت تنبيه مي گردي.

در آن حال جمعي از مردم از راه رسيده، خدمت امام ايستادند، و احترام مي گذاشتند که تازه جوان فهميد با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روبروست

عرض کرد:

مرا ببخش، به خدا سوگند مانند زمين آرام مي شوم تا زنم بر روي من قدم بگذارد.

امام علي عليه السلام با خشنودي در حالي که اين آيه را مي خواند بازگشت.[1] .

لا خَيْر في کثيرٍ مِنْ نجواهُم الاّ مَن اَمَر بصَدَقةٍ اَوْ مَعْرُوفٍ اَو إِصْلاحٍ بَيْنَ النّاسِ[2] .









  1. سفينة البحار، ج2، ص321.
  2. سوره نساء، آيه 114.