اخلاق اجتماعي











اخلاق اجتماعي



فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّي لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِکَ لَهُمْ، وَلَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَيْهِمْ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَي يُسَائِلُکُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِيرَةِ مِنْ أَعْمَالِکُمْ وَالْکَبِيرَةِ، وَالظَّاهِرَةِ وَالْمَسْتُورَةِ، فَإِنْ يُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ، وَإِنْ يَعْفُ فَهُوَ أَکْرَمُ.

«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم به تساوي رفتار کن، تا بزرگان در ستمکاري تو طمع نکنند، و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند،

زيرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان پرسش مي کند، اگر کيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگواري اوست.»[1] .









  1. نامه 27 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- کتاب الغارات ج1 و230 و223 و235 و 249: ابن هلال ثقفي (متوفاي 283 ه)

    2- تحف العقول ص 176 و 177: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه)

    3- کتاب مجالس ص260 م31 ح3: شيخ مفيد (متوفاي 413 ه)

    4- کتاب أمالي ص25-24 م اول ح31/31: شيخ طوسي (متوفاي 460 ه)

    5- بشارة المصطفي ص44: طبري شافعي (متوفاي 553 ه)

    6- مجموعه ورام ص19 و497: شيخ ورام (متوفاي 605 ه)

    7- تاريخ طبري ج3 ص556 سنه36: طبري شافعي (متوفاي 310 ه).