امام علي











امام علي[1]



.

ابوالحسن، علي بن ابي طالب بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصي بن کلاب، نخستين امام از ائمّه اثني عشر (ع)، يکي از پنج تن اَّل عبا (ع) و دومين معصوم از چهارده معصوم عليهم السلام و در نظر اهل سنّت خليفه چهارم از خلفاي راشدين. اَّن حضرت دومين شخص عالم اسلام پس از رسول اکرم (ص) و وصي و ولي مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصايت و ولايت اَّن حضرت و يازده فرزند بزرگوارش يکي از اصول مذهب اماميّه است. امّا عدّه اي از پيروان و معتقدان اَّن حضرت به ملاحظه ي کثرت فضايل و کرامات ايشان از جاده ي اعتدال منحرف شده و اعتقاداتي فوق اعتقادات شيعه ي اماميّه درباره ي ايشان پيدا کرده اند. اين عدّه به غلات يعني غلو کنندگان معروف شده اند و هم در نظر اهل سنّت و هم در نظر شيعه از جاده ي هدايت به دور افتاده اند و از اهل بدعت و ضلال محسوب مي گردند.

آن حضرت در زمان خود و در عهد بني اميّه دشمنان سياسي و قبيله اي داشته اند که فضايل و مناقب ايشان را انکار مي کردند و به ناسزا گويي و دشنام مي پرداختند و مطالب ناروايي به ايشان نسبت مي دادند. علاوه بر آنها، در طي قرون و اعصار هم کساني بوده اند که به ايشان بغض و کينه مي ورزيدند و بعضي از محدّثان و علماي اهل سنّت در

[صفحه 2]

پرده پوشي فضايل ايشان و طعن در صفات ايشان کوشيده اند. اين عدّه را شيعيان «نواصب» (مفرد آن ناصبي) مي نامند. بعضي از صحابه و تابعين و معاريف اهل سنّت در نظر شيعيان از نواصب هستند، گرچه گاهي کليه ي کساني را که منکر خلافت بلافصل آن حضرت باشند نيز ناصبي مي خوانند. اهل سنّت نيز شيعيان و دوستداران آن حضرت را «رافضي» مي خوانند و بعضي از متعصّبان اهل سنّت گام فراتر نهادهه همه ي شيعيان و دوستان آن حضرت را «غلات» خوانده اند.

مي گويند در زمان حيات حضرت رسول (ص) امام حسن (ع) پدر خود را ابوالحسين و امام حسين (ع) ايشان را ابوالحسن صدا مي کردند و حضرت رسول (ص) را پدر مي خواندند. پس از وفات حضرت رسول (ص) هر دو آن حضرت را پدر صدا کردند. ابوطالب نام پدر ايشان بود و اين کنيه اي بود به جهت پسر بزرگترش که طالب نام داشت و اين کنيه بر نام واقعي او که عبدمناف بود غالب آمد و در تاريخ اسلام هيچ گاه او را عبدمناف نخوانده اند و فقط با ابوطالب از او ياد کرده اند.

حضرت علي (ع) به جز کنيه ي ابوالحسن به ابوتراب نيز معروف بود و اين کنيه را حضرت رسول (ص) به او داده بود و آن هنگامي بود که او را بر روي خاک خوابيده ديده بود و او را بيدار کرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرموده بود تو «ابوتراب» هستي. آن حضرت اين کنيه را چون از جانب رسول اکرم (ص) به او داده شده بود بسيار دوست مي داشت و آن را بر کنيه ها و القاب ديگر ترجيح مي داد. امّا بني اميّه و دشمنان حضرت در اين کنيه نوعي تحقير و توهين مي ديدند و به کسان خود دستور داده بودند که آن را همچون دشنام و ناسزايي درباره ي او به کار برند.

زياد بن ابيه و پسرش عبيدالله بن زياد و حجّاج بن يوسف ثقفي اين کنيه را درباره ي او بسيار به کار مي بردند. مي گويند مادرش او را حيدره نام نهاده بود، امّا پدرش ابوطالب نام او را به علي تغيير داد. در رجزي که به آن حضرت منسوب است و آن را در غزوه ي خيبر در برابر مرحب خيبري خوانده است تصريح به اين معني است؛ زيرا حضرت در اين رجز فرموده است: انا الذي سمّتني اُمّي حيدره (من کسي هستم که مادرم مرا حيدره ناميد). مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف بن قصي است و بنا به گفته ي علماي انساب نخستين زن هاشمي است که به ازدواج يک مرد هاشمي (ابوطالب)

[صفحه 3]

در آمده است و صاحب فرزند شده است. اين بانو را يازدهمين کسي گفته اند که اسلام آورده و حضرت رسول (ص) بر جنازه ي او نماز خواند و فرمود که پس از ابوطالب هيچ کس درباره ي من بيشتر از او نيکي نکرده است.

تولّد علي (ع)، روز سيزدهم ماه رجب، سي سال از واقعه ي عام الفيل گذشته، در خانه ي کعبه اتفاق افتاده است. مي گويند کسي پيش از آن حضرت و پس از ايشان در خانه ي کعبه متولّد نشده است. اگر تولّد حضرت رسول (ص) در عام الفيل اتّفاق افتاده باشد و عام الفيل بنابر بعضي محاسبات با سال 570م منطبق باشد، بايد تولّد حضرت علي (ع) در حدود سال 600م اتّفاق افتاده باشد، يعني 21 سال قبل از هجرت (با در نظر گرفتن اختلاف سالهاي قمري و ميلادي اين تاريخها تقريبي است).


صفحه 2، 3.








  1. دايرة المعارف تشيّع، تهران، بنياد خيريه و فرهنگي شطّ، 1372، چاپ دوم، ص345 -334.