چگونگي نگارش مصحف امام علي











چگونگي نگارش مصحف امام علي



پس از اين که آشکار شد مصحف امام علي (ع)، تنها قرآن نيست، اين پرسش مطرح است که نگارش مطالب تفسيري حضرت چگونه بوده است. آيا مانند تفسيرهاي روزگار ما آيات و تفسير آن ها، هر دو، در متن مي آمده اند و مباحث درهم نگاشته مي شده اند يا به گونه متن و حاشيه مي آمده اند؟

شيوه کتاب هاي تفسيري همواره دو گونه است:

اول. متن آيه در بالا، و توضيح ها و تفسيرها در حاشيه آورده مي شود. حجم اين توضيح هاي حاشيه اي، بسته به اهداف، مخاطبان و شرايط علمي مفسر متفاوت است.

دوم. آيه، بخش بخش آورده مي شود و پس از ذکر هر بخش، توضيح و تفسير آن ها مذکور مي آيد و آن گاه نوبت بخش هاي بعدي فرامي رسد.

در متون کهن در اين باره سخني به ميان نيامده است و از کتاب هايي که از آن روزگار بر جاي مانده اند، با توجه به تحولات خط، نوشت افزار و دگرگوني نسخه ها، نمي توان نظريه اي قطعي در باب کيفيت نگارش فراچنگ آورد؛ به ويژه درباره مصحف امام که برخي مي پنداشته اند تنها نسخه اي از قرآن بوده است و از اين رو، اين پرسش در ذهن آنان مطرح نبوده که نگارش مطالب بر چه شيوه بوده است.

از سوي ديگر، از برخي گزارش ها مي توان دريافت که در عصر خلفا، شماري از صحابه و تابعين، توضيح خود را در حاشيه يا متن قرآن مي نوشتند؛ تا آن جا که خليفه دوم در فرماني مشهور، نگارش تفسير را در متن آيات قرآن ممنوع ساخت و قرظة بن کعب انصاري را مأمور کرد قرآن را از تفسير جدا کند.[1] اشتباه برخي خاورشناسان[2] و همچنين صاحبان مصاحف درباره قرائت ترادفي و سوء استفاده از آن براي پذيرش تحريف قرآن از اين جا برخاسته است که پنداشته اند آن چه در مصاحف کساني مانند ابن مسعود، ابي بن کعب، عايشه و حفصه و ديگران به جاي کلمه اي، کلمه ديگر نقل شده يا در کنار آن قيد توضيحي آمده است، اختلاف قرائت و ترادف کلمات قرآن بوده؛[3] در صورتي که روشن است بسياري از اين موارد نه از باب اختلاف قرائت يا بر نهادن کلمه اي بر جاي کلمه اي ديگر است، بلکه توضيح و تفسير صاحبان مصاحف است و هيچ ارتباطي با تحريف ندارد.

تنها کسي که در اين ميان به اين موضوع پرداخته و کيفيت نگارش مصحف امام را به پژوهش نهاده است، محمد بن عبدالکريم شهرستاني (م 548 ق) نويسنده کتاب الملل والنحل است. او در مقدمه تفسير خويش به اين مصحف اشاره مي کند و مي گويد: «برخي گفته اند مصحف امام علي، متن و حاشيه داشته است و قرآن در متن بوده و تفسيرها در عرض و حواشي.»[4] شهرستاني با تعبير «قيل» از نظريه يادشده سخن مي گويد و منبع آن را نام نمي برد، اما اين گفته با حساسيت حضرت براي نياميختن متن و تفسير و تجربه اي که بعدها براي خليفه دوم پيش آمد، سازگار مي نمايد؛ به ويژه آن که اين روش رواج يافت و تا سال ها برجاي ماند.

شايد اين که برخي پنداشته اند مصحف امام علي (ع)، تنها قرآن بوده است، از اين جا ناشي شده است که اصل و متن عبارت از قرآن بوده است؛ چنان که در روزگار ما اگر قرآني با حاشيه چاپ شود، باز آن را «قرآن» مي شماريم. به همين دليل، شهرستاني پس از گفتاري مفصل درباره رويدادهاي پس از پيامبر و اين که چگونه مصحف علي (ع) را نپذيرفتند، گلايه مي کند که چرا آن را به شايسته ترين کسي که مي توانست قرآن را گرد آورد، نسپردند و به نوشته اش بها ندادند. او در پايان مي نويسد: «با اين همه، نقل نشده است که حضرت علي (ع) گردآوري ديگران را رد کرده و نپذيرفته باشد.»[5] .

همچنين، در نسخه کرمانيه شواهدالتنزيل، نوشته حسکاني (م قرن پنجم ق)، از ابن سيرين (م 110 ق) نکته اي نقل شده است که گوشه اي ديگر از چگونگي نگارش مصحف امام را روشن مي سازد: «من خبردار شدم که حضرت، در پي قرآن، ناسخ و منسوخ را مي نوشته است.»[6] تعبير «في اثره»، شايد گفتار شهرستاني را تقويت کند که مصحف امام داراي حواشي و تعليقاتي بوده و اين گونه نبوده است که در متن قرآن، افزوده هاي تفسيري و تاريخي جاي گيرند.









  1. خطيب بغدادي، تقييدالعلم، ص 34 و 33، به نقل از راميار، محمود، تاريخ قرآن، ص 401.
  2. ر.ک: جولد تسير [گلدزيهر] اجنتس، مذاهب التفسيرالاسلامي، ترجمه عبدالعليم نجار، ص 16.
  3. ر.ک: معرفت، محمد هادي، صيانةالقرآن من التحريف، ص 211 - 220.
  4. شهرستاني، عبدالکريم، مفاتيح الاسرار و مصابيح الانوار، ج 1، ص 120.
  5. شهرستاني، عبدالکريم، مفاتيح الاسرار و مصابيح الانوار، ج 1، ص 121.
  6. حسکاني، عبيداللَّه بن عبداللَّه، شواهدالتنزيل، ج 1، ص 38.