نسبت ميان صحيفه و كتاب امام علي











نسبت ميان صحيفه و کتاب امام علي



پيش از آن که بخواهيم درباره نسبت مصحف امام با کتاب حضرت سخن گوييم، بايد به اين پرسش پاسخ دهيم که آيا ميان صحيفه و کتاب علي (ع) تفاوتي هست. در برخي روايات شيعه گاه تعبير «صحيفه» آمده و در برخي روايات، «کتاب علي»؛ اما در روايات اهل سنت تنها از «صحيفه» سخن رفته است. در اين باره چند احتمال مطرح است:

اول. مراد از آن چه در روايات با عنوان صحيفه و جامعه آمده، همان کتاب علي (ع) است و مراد از آن چه در روايات اهل سنت با عنوان صحيفه آمده، نيز کتاب علي (ع) است.

دوم. کتاب علي (ع) و جامعه يک مجموعه اند و صحيفه چيزي ديگر است؛ زيرا درباره کتاب علي (ع) آمده است که طولش هفتاد ذراع است و وقتي پيچيده شود، به اندازه ران مردي قوي هيکل است؛[1] در حالي که در برخي روايات آمده است که صحيفه به شمشير پيامبر پيوسته است[2] و آن چه به شمشير بسته و پيوسته است، بايد کوچک و کم حجم باشد.

سوم. نسبت ميان صحيفه و جامعه و کتاب علي (ع)، نسبت عموم وخصوص است؛ يعني آن چه در روايات اهل سنت با عنوان صحيفه علي (ع) آمده، در حقيقت، بخشي از کتاب علي (ع) را تشکيل مي دهد و حضرت در طول حيات خود روايات پيامبر را گرد آورده و بخش بخش و صحيفه صحيفه کرده است.

صاحبان نظريه نخست مي گويند: بر اساس آن چه از روايات اهل سنت رسيده است، صحيفه علي (ع) موضوعاتي گوناگون را در برداشته است و از آن جا که در وصفش آمده که به املاي پيامبر و موضوعش احکام بوده است، با مشخصات کتاب علي (ع) هماهنگ است. بنابراين، گر چه راويان، به دليلي که گذشت، همه اين روايات را ضبط نکرده اند، شواهد و قرائن نشان مي دهند که اين دو، يکي اند.[3] اما صاحبان نظريه دوم مي گويند: طول کتاب علي (ع) هفتاد ذراع و حجمش بسيار بوده و نمي توان آن ها را يکي پنداشت.

در جمع بندي و نتيجه گيري از احتمالات، مي توان گفت اگر مراد از صحيفه همان مُلْحَقه شمشير پيامبر است، صحيفه مذکور، بخشي از صحيفه و کتاب علي (ع) است؛ زيرا در روايت محمد بن عبدالملک آمده است: عندنا واللَّه صحيفة طولها سبعون ذراعاً.[4] چنان که در روايات عبداللَّه بن يعفور آمده است: صحيفة طولها سبعون ذراعاً.[5] در حالي که اين تعبير براي جامعه نيز آمده است: عندنا الجامعة و هي سبعون ذراعاً.[6] در جايي ديگر آمده است: عندنا لَصَحيفَةٌ يقال لها جامعة.[7] يا در روايت فضيل بن يسار آمده است: عندنا کتاب عَلِيٍّ سبعون ذراعاً.[8] و در روايت مروان آمده است: عندنا کتاب علي سبعون ذراعاً.[9] بنابراين، کتاب علي (ع)، جامعه و صحيفه، يکي شمرده مي شوند و از ويژگي هايي يگانه برخوردارند، و اين که در روايات گاه واژه «کتاب» به کار رفته و گاه «جامعه» و گاه «صحيفه»، مراد کتابي يگانه بوده است؛ زيرا ويژگي هاي هر سه با يک کتاب هماهنگ است.

کتابي که بنا بر روايات، پيوست يا همراه شمشير پيامبر بوده است، ممکن است رساله اي کوچک بوده باشد، اما از آن جا که ويژگي هايش با ويژگي هاي صحيفه حضرت همسان است، بايد بخشي از کتاب بسيار مفصلي باشد که ويژه احکام و فرايض است. گواه اين حقيقت، برخي روايات است: اَقْرَأني ابوجعفر شيئاً مِن کتابِ عَلِيٍّ.[10] يا در روايت عبدالملک بن اعين آمده است: اراني ابوجعفر بَعْضَ کُتُبِ عليّ.[11] .

از سوي ديگر، آن چه در منابع اهل سنت نقل شده است که نزد علي (ع) جز اين صحيفه در «قراب سيف» نبوده و از پيامبر به ارث نرسيده است،[12] محل ترديد است؛ زيرا اين دسته از روايات در برابر رواياتي قرار دارند که در منابع ديگر (اعم از شيعه و سني) در مقام علمي امام علي (ع) و اهل بيت (ع) نقل گشته اند و نشان مي دهند پيامبر ودايع خود را به ايشان واگذارده است.[13] چنان که اشاره شد، فضاي سنگين عهد بني اميه و بني عباس، زمينه چنين نظريه اي را تقويت مي کند.

از برخي روايات به دست مي آيد که در عصر خود حضرت، اين پرسش مطرح بوده که امام علي (ع) از پيامبر چه به ارث برده است.

عن ابي اراکه قال: کُنّا مع عليّ بمسکن. فَحدّثنا اَنّ عليّاً وَرِثَ مِن رسول اللَّه السيف، و بعض يقول: أنّ البغلة، و بعض يقول: ورث صحيفة في حمائل السيف، اذ خرج عليّ (ع) و - نحن في حديثه - فقال... و أيم اللَّه اِنّ عندي لَصُحُفٌ کثيرةٌ قَطائعُ رسولِ اللَّه و أَهلِ بيته و اِنّ فيها لَصَحيفَةٌ يقال لها العُبيطة؛[14] «ابو اراکه مي گويد: همراه با علي در خانه اي بوديم. سخن از علي بود که از پيامبر خدا چه به ارث برده است: شمشير يا قاطر؟ برخي گفتند: صحيفه اي در جلد شمشير به ارث برده است. در اين هنگام علي (ع) - در حالي که ما درباره او سخن مي گفتيم - به جمعمان درآمد و گفت: به خدا سوگند، در پيش من صحيفه هايي بسيار از پيامبر خدا است که يکي از آن ها درباره مرگ هاي ناگهاني [عُبيطه]است.»

بنابراين، حضرت صحيفه هايي چند در اختيار داشته است که مجموع آن ها جامعه و کتاب علي (ع) را تشکيل مي داده است و اين که ويژگي هاي يک يا چند صحيفه در احاديث برشمرده شده است، بدين معنا نيست که هر يک، کتابي مستقل بوده اند.[15] .









  1. کليني، محمد بن يعقوب، الکافي في الاصول، ج 1، ص 241. در روايت آمده: «مثل فخذ الفالج.».
  2. ر.ک: صدوق، معاني الاخبار، ص 379، ح 3. روايت چنين است: «کانت معلقة في ذوابة السيف او قرابة.».
  3. مصطفي قصير اين نظريه را نقل مي کند، اما قائل آن را مشخص نمي سازد. ر.ک: قصير عاملي، مصطفي، کتاب علي و التدوين المبکر، ص 57.
  4. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 144.
  5. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 144.
  6. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 160.
  7. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 144.
  8. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 147.
  9. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 147.
  10. حرعاملي، وسائل الشيعه، ج 24، ص 13؛ کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج 6، ص 219؛ طوسي، تهذيب الاحکام، ج 9، ص 2.
  11. صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 162.
  12. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، ج 9، ص 143.
  13. پيش تر، منابع اين روايات را آورده ايم.
  14. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 37؛ صفار قمي، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 41.
  15. محدثين اهل سنت، به ويژه شارحان صحيح بخاري، مانند نووي و ابن حجر عسقلاني و عيني، اين اخبار را مستمسک کرده، روايات ديگري را که از طريق اهل سنت درباره علوم علي (ع) و اهل بيت رسيده، مورد هجمه قرار داده اند و شيعه را از اين جهت براي نقل اين روايات ملامت کرده اند. ر.ک: قصير عاملي، مصطفي، کتاب علي و التدوين المبکر، ص 56 - 63.