تحقق عدالت















تحقق عدالت



يکي از اساسي ترين آرمانهاي حکومت علوي، تحقق و اقامه عدالت است و امام(ع) حکومت را براي تحقق عدالت، از جمله استيفاي حقوق پذيرفت: «وَ ما اَخَذَ اللهُ علي العلماء الاّ يُقارُّوا علي کِظَّةِ ظالم، و لا سَغَبِ مظلوم، لاَلقيتُ حبلها علي غاربَها، و لسقَيْتُ آخرها بکاسِ اوّلها؛[1] اگر خداوند از عالمان پيماني سخت نگرفته بود که در برابر شکمبارگي ستمگر و گرسنگي ستمديده، آرام و قرار نگيرند، بي تأمل رشته حکومت را از دست مي گذاشتم و پايانش را چون آغازش مي انگاشتم و چون گذشته، خود را به کناري مي کشيدم». عدالت ورزي از ديد امام(ع) مايه روشني چشم زمامداران و نفوذ محبت آنها در مردم و استحکام حکومت مي شود: «آنچه بيشتر ديده واليان بدان روشن است، برقراري عدالت در شهرها، و ميان مردمان، دوستي پديدار شدن است. دوستي آنان آشکار نگردد، جز آنگاه که دل ايشان بي گزند شود، و خيرخواهي آنها راست نيايد، جز آنکه واليان را براي کارهاي خود نگه دارند و دوام حکومت آنان را سنگين نشمارند و گفتگو از دير ماندنِ آنان را بر سر کار واگذارند».[2] برقراري عدالت به تعبير امام، اقامه حدود الهي است که در سايه آن همه چيز احيا شده و راست مي گردد. به باور ايشان نقش عدالت چنين است: «جعل الله سبحانه العدلَ قَوام الاَنام، و تنزيهاً من المظالم و الْاثام و تسنيةً للإسلام؛[3] خداي سبحان عدالت را مايه استواري انسانها و ستون زندگاني آنها، و سبب پاکي از ستمکاريها و گناهان و روشني چراغ اسلام قرار داد». و نيز فرمود: «بالعدل تصلح الرّعية؛[4] با عدالت مردمان اصلاح مي شوند». شرح ديدگاههاي امام(ع) در باره عدالت، در اين مقال نمي گنجد. مي توان گفت هر نوع نابساماني، نشان از بي عدالتي است. اگر عدالت هدف حکومت قرار گيرد و لوازم تحقق آن فراهم آيد، جامعه و امور سامان مي يابد و همگان لباس عافيت و سلامت و کرامت به تن مي نمايند.[5] علي(ع) حکومت را در اين جهت سير داد، چنانکه در ضمن خطبه اي خطاب به مردم فرمود: «و الْبَسْتُکُمُ العافيةَ مِن عَدْلي؛[6] از عدالت خود، لباس عافيت بر تنتان کردم».









  1. نهج البلاغه، خ 3، بند 17، ص52.
  2. همان، نامه 53، بند 36، ص1006.
  3. غرر الحکم، ج1، ص335.
  4. همان، ص292.
  5. مصطفي دلشاد تهراني، حکومت حکمت، ص79، خانه انديشه جوان، تهران، 1377.
  6. نهج البلاغه، خ 86، بند 17، ص215.