مكه و ظهور اسلام











مکه و ظهور اسلام



مکه يک محيط کوهستاني و صحرايي و يک دره غير قابل کشت بود که با فعاليت عمراني، بعد از 1500 سال تقريبا به همان صورت مقارن ظهور اسلام بي حاصل است.

بايد دانست که مکه از يک نظم اريستوکراسي قبايلي برخوردار بود و يک سازماني

[صفحه 37]

به نام دارالندوه داشت. اين مجلس که به عضويت سران قبايل قريش و در جمع از 12 عضو تشکيل مي شد درباره ي نظم سياسي و تجارتي و زيارت بت خانه که منبع درآمد و بسط نفوذ مکه بود تصميم مي گرفت، بتهايي که در بت خانه کعبه نگهداري مي شد گروگانهاي قبايلي بود که کاروانهاي تجارتي مکه از منطقه آنها مي گذشت.

اطراف مکه تا فاصله ي معيني منطقه حرم، منطقه امنيت مطلق بود- در اين منطقه خوني و خون خواه مصون از تعرض و تجاوز بود.

يک نوع حرم زماني هم وجود داشت و چهار ماه از سال در سراسر جزيره ميان همه ي قبايل از اقصاي جنوب تا انتهاي شمال امنيت مطلق اعلام مي شد.

ابداع همين نظم حرم که در دنياي امروز هم نمونه ي کامل ندارد کافي است که فرض توحش اين قوم را باطل کند. در داخل شهر مکه به غير از سازمان سياسي دارالندوه- پيمانها و قراردادهايي به منظور حفظ نظم و جلوگيري از تعدي قبايل زورمند وجود داشت که از آن ميان «پيمان مطيبان» و «پيمان فضول» معروف است.

اين نظم دقيق داخلي با نظم پيشرفته ترين شهرهاي قديم برابري مي کرد. در طائف و مدينه هم نظم مدني وجود داشت. در مدينه کشاورزي، اسلحه سازي، زرگري، جواهرسازي، صرافي رونق داشت.

طائف از لحاظ نظم و انضباط با مکه رقابت مي کرد و در آنجا يک بت خانه بزرگ به پا بود. در يمن آثاري از يک تمدن قديم وجود داشت، سد معروف مارب که قرنها پيش از اسلام وجود داشت نمونه اي از رونق تمدن در جنوب بود.

معلقات هفت گانه يعني هفت قصيده ي معروف که به شمار زيباترين آثار ادبي عرب پيش از اسلام و مقارن ظهور اسلام است، نشاني از رواج هنر سخن داني است و درک فهم بلاغت قرآن مي رساند که اين قوم وحشي و بربر نبوده اند از اينرو قرآن هم به آنها فرمود «فاتوا بسوره من مثله» (بقره 23)

تمام دعواها بر سر اين بود که غالب قبايل شبه جزيره به نظم تجارتي مکه وابسته بودند، و در مکه بتي داشتند و در حلقه ي ايلاف قريش بودند. معلقات که جزو مفاخر قوم عرب است و به تعبير نظامي عروضي، از خواندن اشعار آن موي بر اندام انسان راست مي شود، تقريبا همه ي قصايد آن به وسيله شاعران قبايل غير شهري به وجود آمده است.

مکه از جنوب و شمال با مناطق مجاور جزيره تجارت منظم داشت و محور يک

[صفحه 38]

قسمت معتبر از تجارت دنياي آن زمان بود. از راه باب المندب با آفريقاي شرقي مربوط بود. از آنجا غلام، طلا، آبنوس وارد مي کرد و به مناطق ديگر مي فرستاد از راه سواحل خليج فارس با هندوستان مربوط بود و ادويه ي گران بها معامله مي کرد و از راه بنادر مديترانه به روم شرقي و ديگر سواحل مديترانه مي فرستاد، و از اين تجارت تقريبا انحصاري، دويست و سيصد درصد منفعت مي برد. داد و ستد عطر و روغنهاي عطري براي مصرف داخلي شهر رونق داشت، قسمتي از اين داد و ستدها به دست خواهر ابوجهل معروف انجام مي گرفت. اين تجارت پررونق در داخل مکه رفاهي به وجود آورده بود که در دنياي آن روز نمونه هاي فراواني نداشت و از لحاظ تفريح و سرگرمي، مکه شهرتي فوق العاده داشت.

تمام جنگها و مقاومتها در برابر اسلام براي حفظ نظم داخلي مکه و نظم تجارتي در عربستان آن روز بود که با پيمانها و قراردادها که قرآن به ايلاف قريش تعبير کرده است به وجود آمده بود.

اين که نوشته اند اسلام در محيط توحش به وجود آمده بايد تجديدنظر شود و بايد گفت که اسلام در ميان يک قوم تاجرپيشه هنرور، داراي نظم سياسي به وجود آمده است نه در محيط توحش و بربريت[1] .


صفحه 37، 38.








  1. با استفاده از کتاب- علي ابر مرد تاريخ ص 7 تا 13- ابوالقاسم پاينده.