کارگران و پيشه وران
کارفرمايان نبايستي از روي کبر در کارگران بنگرند و آنان را کوچک شمارند.[1] . پيشه وري با پاکدامني و عفت، از ثروتي که انسان را به سوي گناه بکشد، بهتر و برتر است.[2] . من به کارفرمايان و ثروتمندان هشدار مي دهم که کاخهاي آسمان خراش آنها از زحمات کارگران برپا شده و زندگي ثروتمندان و سفره آنان از خون دل آنان رنگين گرديده است و نبايد از پرداختن به حقوق اين طبقه سرباز زنند. اگر درويشان و تهيدستان و بينوايان رانده شوند و رهگذران درمانده شکايت پيش خدا برند که دستورات الهي درباره ي آنان ناديده گرفته شده، بي شک در اين دنيا و هم در آخرت رسوايي و خواري در بر خواهد بود. آنان که دستور خدا را ناديده مي گيرند بايد بدانند که من بر آنها سخت خواهم گرفت و در هيچ مورد چشم پوشي نمي کنم زيرا: زشت ترين چشم پوشي ها، چشم پوشي پيشوايان از خيانت و زشت کاري هاي امت است. و ان اعظم الخيانه خيانه الامه و اقطع الغش غش الائمه[3] . [صفحه 268]
کارگران و کارفرمايان هر دو لازم و ملزوم يکديگرند و حقوق متقابل به هم دارند.
صفحه 268.