از زمان تولد تا برگزيده شدن به همسري رسول اکرم
[صفحه 70] زينب ضبط نموده که احتمال زياد وجود دارد مولف مزبور در نوشتن مطالب منابع قابل اطميناني در دست نداشته است. او نوشت که ام رومان در هنگام زايمان عايشه، وضع خطرناکي داشت و با مرگ دست به گريبان بود و اين درد و رنج وقتي براي ابوبکر طاقت فرسا شد که به او گفتند بين همسر زيبا و طفلي که شکم مادر مي باشد يکي را بايد انتخاب کند. ابوبکر با اين پيشنهاد مخالفت کرد و از خديجه همسر محمد فرستاده ي خدا «ص» خواست که بر بالين همسرش حاضر شود و با خرد و انديشه ي خود نيرو و پايداري را به کانون خانواده ي ابوبکر بازگرداند. خديجه با دريافت پيغام ابوبکر شتابان خود را به بالين ام رومان رساند و در کنار زائو ساعتي را گذراند و درباره ي وي دعا کرد. همين که پاسي از شب گذشت ام رومان دختري به دنيا آورد، با چهره اي زيبا، با موهاي سرخ حنائي، آن شب شبي از شب هاي سال چهارم بعثت رسول خدا «ص» بود که نوزاد ديده به جهان گشود[1] . پدر، دختر را عايشه نام نهاد. او دوران شيرخوارگي را پشت سر گذاشت و کم کم رشد کرد تا اين که دختر بچه اي خوش اندام و درشت و زيبا گرديد و تمام مزايايي که يک زن بايد داشته باشد در او جمع شد.
دوران طفوليت عايشه و رشدش در خانه ي پدر همراه با وقايع قابل اهميتي نيست و در اين دوره از زندگي وي تاريخ روشني در دست نمي باشد، فقط کورت فريشلر آلماني در کتاب عايشه بعد از پيغمبر، تولد عايشه را به صورت داستاني بيان کرده و نام مادر
صفحه 70.