خطبه هاي سياسي















خطبه هاي سياسي



در آن ايام که هنوز وسائل ارتباط جمعي وجود نداشت، بهترين وسيله ابلاغ احکام و اعلام بيانيه هاي سياسي و نظامي، خطابه يعني سخن بليغ و مرصع همراه با آهنگ بر سر جمع بود. اين جنس از سخن، زود به حافظه سپرده مي شد و زبان بزبان بازگو مي گردد و در فاصله کمي بگوش تعداد زيادي از مردم دور و نزديک مي رسيد و حفظ و روايت آن، نشانه وفور علم و کمال بود. علاوه بر آن که بعض علاقه مندان، آن خطبه ها را مي نوشتند حافظه عمومي هم طوري قوي بود که غالبا قرآن را از برداشتند و بعض آنها تعداد زيادي از خطبه ها و قصايد طولاني را با يک بار شنيدن از بر مي کردند (ترجمه الاغاني، ص 131، چاپ بنياد فرهنگ ايران). همچنين طبقات مختلف مردم براي هر موضوع (اعم از سياسي با ديني و اخلاقي و اقتصادي و وعظ و رثاء و تهنيت و حماسه...) از خطبه استفاده مي کردند. در نمازهاي جمعه و عيدين خطبه جزء نماز واجب بود و در مواقع فوق العاده هم امرا، مردم را بوسيله جارچي به مسجد مي خواندند و ضمن خطبه، آنان را به جهاد دعوت مي نمودند يا از وقايع مهم باخبر مي ساختند.

علي عليه السلام از سه خليفه ديگر خطيب تر و شاعرتر بود. دويست و چهل و يک خطبه و کلام و هفتاد و نه نامه که از آن حضرت در نهج البلاغه جمع آمده شامل مسائل عمده ديني، کلامي، فلسفي و عرفانيست.

اما آن چه در خطبه ها از همه مشخص تر است مسائل سياسي، جنگي و اجتماعي بر مبناي ايمان و اصول اسلاميست. مطالب خود را بر طبق کتاب و سنت و بر اساس فلسفه و منطق بيان مي کند و روش حکومت هاي گذشته را با اصول اسلامي

[صفحه 24]

محک مي زند و آراء ابتکاري خود را در هر مورد بيان مي دارد، مردم را به جهاد تشويق مي کند و ماهيت دشمنان خويش را فاش مي سازد. سياست خليفه اللهي و وحدت ايدئولوژيک اسلامي و جهان وطني مسلمانان و يگانگي ديني و فرهنگي ايشان را روشن مي نمايد، ارزشهاي حکومت علم و تقوي و معايب دولت زور و جهل را بازگو مي گويد. از خود و خاندان رسالت و روش حکومت و جنگ و صلح و عهد نامه هاي خود سخن مي گويد و از اقدامات سياسي و نظامي خويش دفاع مي کند و اهميت حج را که کنگره بزرگ اسلامي است باز مي نمايد. روي هم رفته در تارخي اسلام هيچ خليفه يا اميري را سراغ ندارم ک در قوت ناطقه و فصاحت کلام و جامعيت سخن به پايه امام علي (ع) رسيده و چون از او منبر استفاده کرده و خطبه هايش تا اين اندازه موثر و رايج افتاده باشد.[1] .


صفحه 24.








  1. جواهر الادب، احمد هاشمي، ج 2، چ مصر.