ارزش انسان در نظر امام علي











ارزش انسان در نظر امام علي



امام علي مي خواست تمام ارزشهاي انساني که در زمان پيغمبر به مردم داده شد و در روزگار عثمان رو به زوال و انحطاط رفته بود، دوباره زنده کند. يک مرتبه وقتي که عازم سوريه بود، ساکنين شهر انبار (شهري بين عراق و سوريه)از شهر بيرون آمده بودند تا به او خوش آمد بگويند. موقعي که امام در چشم رس آنها قرار گرفت، خودشان را به زمين انداخته و سپس شروع به دويدن کردند. وقتي که از آنها پرسيده شد چرا اين عمل را انجام مي دهند، جواب دادند: ما به اين طريق رؤساي خود را احترام مي گذاريم.

سپس امام فرمود: «به خدا قسم اين عمل شما براي زمامداران هيچ سودي ندارد جز اينکه آنها تکبّر و خودخواهي نشان بدهند. ما همه بنده ي خدا هستيم و من بر شما هيچ مزيتي ندارم جز اينکه مسؤوليت من از آن زمان که متصدي خلافت گشته ام بيشتر از شما است و شما به واسطه ي اين عمل خودتان را در دنيا به زحمت انداخته و در آخرت بدبختي نصيبتان خواهد شد.»

يک مرتبه ديگر، موقعي که امام از مسافرتي به کوفه برمي گشت، در ميان راه با يکي از پيروانش که در آن ناحيه بانفوذ بود، ملاقات کرد.

[صفحه 179]

وقتي که امام بر پشت اسب سوار بود، او پياده همراه امام شروع به قدم زدن نمود. امام علي (ع) به او فرمود: «برگرد، پياده بودن مردي مثل تو با کسي که زمامدار باشد بدبختي و مصيبت است و توهين براي مؤمن.»

امام علي (ع) مي فرمايد: «ارزش انسان به اندازه ي جرأت و شهامت و همچنين قدر و قيمت او مربوط به مناعت و شرافت نفسش مي باشد...»

به طوري که قبلاً گفته شد، جرأت عبارت است از اعتماد به نفس و صبر و حوصله در برابر مشکلات و از اين گونه صفات انساني و به عقيده ي امام منزلت و شرافت يک مرد به اندازه ي انسانيت و مهرباني او با مردم است.

او اين مطلب را در نامه هايش به مأمورين اشاره مي کند که معروف ترين آنها نامه ي اوست به فرماندار مصر. او مي نويسد: «قلبت را با مهر و محبت نسبت به مردم پر کن و مثل حيوانات درنده که با دريدن و خوردن يکديگر سير مي شوند با آنها رفتار نکن و مبادا آنچه متعلق به مردم است براي خود اختصاص دهي، به خاطر داشته باش مردم بر دو دسته اند: برادر ديني تو يا هم نوع مي باشد. آنها در معرض اشتباه هستند. اگر تو مي خواهي مورد عفو قرار گيري بايستي خطاهاي غيرعمد آنها را ببخشي. تو در فوق آنها قرار داري (رئيس آنها هستي) همچنان که من مافوق تو هستم و خدا بر هر دو ما نظارت دارد.»

او به متصديان ماليات مي نويسد: «با مردم منصفانه رفتار کنيد و درباره ي احتياجاتشان دقيق باشيد (هر آينه محتاج هستند از پرداخت ماليات معاف داريد) زيرا شما خزانه دار مردم و نماينده ي جامعه و سفيران امام هستيد. هيچ کس را از احتياجاتش مانع نشويد (خواربار و حبوباتي

[صفحه 180]

که خودش لازم دارد از او نگيريد) و خواسته هايش را تأمين نماييد (به آنها مهلت دهيد). شما لباسهاي زمستانه و تابستانه و همچنين حيواناتي که با آنها کار مي کنند، براي جمع آوري ماليات نفروشيد، مبادا کسي را براي گرفتن پول شلاق بزنيد. به اموال کسي چه مسلمان يا غيرمسلمان که تحت حمايت اسلام است دست نزنيد.»

به هر حال امام علي (ع) به مردم احترام مي گذاشت چه آشنا يا بيگانه.

او براي فقرا قلباً محزون بود زيرا او فکر مي کرد که فقر و مسکنت هرگز فرصت نمي دهد که شخص به کمالات لازم برسد.

او گفته است: «خداوند بندگانش را از چيزي شديدتر از فقر ادب نکرده است.» او براي جبران اين نقيصه به دو طريق عمل مي کرد. اول از همه، بالا بردن محصولات در سطح وسيع و سپس توزيع و پخش آنها بين مردم به طور يکنواخت چه نزديک يا دور از دسترس.

از طرف ديگر او فکر مي کرد يک مرد گرسنه معمولاً عصباني است، چون مزدش براي امرار معاش کافي نيست و براي سير کردن خانواده پرجمعيتش مجبور است مثل يک مزدور جان بکند.

مسلماً اين مرد که با فقر دست و پنجه نرم مي کند، نمي تواند بر مشکلات غلبه نمايد و وقتي که حقوق حقه اش پايمال مي شود عکس العملي نشان نمي دهد (به همين علت از سياستهاي استعماري غرب است که مردم فقير باشند).

بنابراين او به همه جا بخشنامه صادر کرد و فرمود: «تصميم بگيريد تا مزارع را آباد و اصلاح نماييد و وسايل کشاورزي رعايا را فراهم کنيد و مواظب باشيد دهکده را خراب نکنيد و کشاورز را به خرابي و فلاکت نيفکنيد زيرا آبادي و ثبات کشور مربوط به

[صفحه 181]

کشاورزاني است که نيازمند نباشند. اين وظيفه مقدّم بر همه ي وظايف است.»

اگرچه در اسلام مالکيت براي همه آزاد است اما براي مالک شدن آن قدر محدوديت وجود دارد که هرگز به سرمايه داري منجر نخواهد شد.

اسلام با تحريم رباخواري، احتکار، اخاذي، گرانفروشي و استعمال ظروف طلا و نقره مانع ظهور و رشد سرمايه و سرمايه داري گشته است.

و از طرف ديگر براي جلوگيري از فقر با گرفتن زکوْ و صدقات از ثروتمندان و پرداخت به فقرا و صرف در کارهاي عمومي (فوايد عامه) اقدام مي کند.

[صفحه 182]


صفحه 179، 180، 181، 182.