عزل معاويه











عزل معاويه



قطع نظر از ساير مشکلات و گرفتاريهاي امام علي (ع)، حکومت معاويه از جمله مسائلي بود که او در آغاز خلافتش با آن روبه رو شد.

موقعي که سوريه به دست مسلمانان فتح شد، يزيد (پسر ابوسفيان) برادر بزرگتر معاويه توسط ابوبکر خليفه ي اول، فرمانرواي آن ناحيه گرديد و سپس معاويه در زمان عمر خليفه ي دوم جانشين او گرديد. بنابراين خاندان بني اميه قبل از خلافت مولا اميرالمؤمنين مدت بيست وپنج سال بر سوريه حکومت مي کردند. اين زمان طولاني کافي بود که شخص هوشيار و زيرکي چون معاويه اقدامات اوليه را براي بسط حکومت خود به عنوان خليفه مسلمين به جا آورد و او سرانجام موفق شد تا آن را انجام دهد.

او طبيعتاً در خاموش کردن صداي مخالفان بسيار استاد بود و ادعاها و خواسته هاي آنها را مي دانست.

از طرف ديگر سوريه از ثروتمندترين کشورهاي مستملکات اسلامي بود و معاويه که نسبت به هزينه کردن بيت المال بي توجه بود، به آساني مي توانست بر مشکلات غلبه کند و آنها که مي خواستند خود را بر مردم تحميل نمايند، در سوريه دور هم جمع مي شدند و منتهاي کوشش

[صفحه 115]

خود را در استحکام حکومت او به کار مي بستند.

بعضي از خرده گيرها بر امام علي ايراد مي گيرند و به اين عقيده هستند که او قادر نبود امور مملکتي را اداره کند و نمي دانست چگونه از عهده ي وظيفه اش برآيد، اما غافل از اينکه ساير اقسام حکومتها با حکومت اسلامي قابل مقايسه نيستند. اختلاف در اين است که در قانون شريعت به هيچ وجه تقلب، فريب و دروغ مصلحت آميز وجود ندارد، از اين لحاظ امام علي (ع) نمي توانست با معاويه که در مسايل ديني بي تفاوت بود کنار بيايد.

علاوه بر اينها او از بيعت با حضرت امتناع ورزيده بود. با وجود اين حقيقت که تمام مسلمانها و اصحاب بزرگ پيغمبر، قلباً خود را تسليم او کرده به همان قسمي که با خلفاي سابق بيعت کرده بودند. [البته اين عبارت آخري را خود امام در نامه اي به معاويه متذکر شدند تا راه بهانه را بر او ببندند.]

به هر حال چند نامه بين آنها رد و بدل شد. متأسفانه صلاح ديد و نصيحتهاي امام در معاويه تأثيري نداشت و عاقبت جنگ صفين اتفاق افتاد.

[صفحه 116]


صفحه 115، 116.