جنگ موته











جنگ موته



در سال هشتم هجري يک امنيت نسبي سراسر عربستان مستقر شده بود و نه کليميها در شمال و نه بت پرستان مکه هيچ کدام تهديدي براي اسلام نبودند.

در همان زمان يک اتفاقي پيغمبر را بر آن داشت تا نيرويي به سوي قصبات مرزي سوريه گسيل دارد.

حضرت پيغمبر قبلاً مردي را جهت تبليغات ديني به دربار دمشق فرستاده بود اما قبل از اينکه به آنجا برسد به وسيله ي مأموران مرزي کشته شده بود و همچنان مقارن اين زمان 16 نفر مبلغ ديگر در آن صفحات کشته شده بودند. جايي که آنها به قتل رسيده بودند سرزمين موته نام داشت. يک لشکر سه هزار نفري به سرکردگي جعفر برادر تني حضرت علي (ع) عازم موته گشت تا انتقام کشته شدگان را از قاتلين بگيرد.

حضرت پيغمبر در اردوگاه مدينه نطق کوتاهي ايراد فرمود و ضمن آن فرمود: «شما عازم همان جايي هستيد که برادران شما را کشته اند، شما جلو بيفتيد. اول، آنها را دعوت کنيد تا به خداي يکتا ايمان آورند، اگر دعوت شما را رد نکردند (قبول کردند) شما بايستي از

[صفحه 38]

انتقام صرف نظر نماييد. در غير اين صورت شما با آنها به نام خدا جنگ کنيد و آن دشمنان خدا را مجازات نماييد اما به خاطر داشته باشيد که مبادا براي کشيشان و رهبانان چه زن و چه مرد که از زندگي اجتماعي کناره گرفته اند مزاحمتي ايجاد کنيد و همچنين مبادا کودکان و زنان و سالمندان را به قتل رسانيد و دقت کنيد خانه ها و زمينهاي کشاورزي را ضايع مسازيد.»

دولت سوريه به خوبي از دلاوري و فداکاري مسلمانان اطلاع داشت و همچنين از موفقيت آنها در جنگهاي با قبايل گوناگون مطلع بود.

با وجود اين حقيقت که اين دو سپاه (سپاه رُم و سپاه اسلام) از نقطه نظر جنگاوري قابل مقايسه نبودند، هم از لحاظ تجهيزات جنگي و هم از نظر تعداد نفرات، مسلمانان فداکاري فوق العاده اي از خود نشان داده تلفات زيادي به دشمن وارد کردند، در حالي که شعار لا اله الا الله را با صداي بلند سر مي دادند.

آنها بدين وسيله باعث شدند تا دشمن فکر کند سپاه کمکي به آنها مي رسد تا مسلمانان را ياري دهد، در نتيجه لشکر سوريه حمله بر عليه مسلمانان را براي دو روز متوقف ساخت.

اين تدبير جنگي زيرکانه به مسلمانها فرصت داد تا ميدان جنگ را به سوي مدينه ترک نمايند، اگرچه مسلمانها از اين لشکرکشي نتيجه ي خوبي نگرفتند اما شهرت و آوازه ي اسلام در خارج بيشتر شد و آن راه را براي تبليغات بعدي باز کرد.

[صفحه 39]


صفحه 38، 39.