قضاوت علي











قضاوت علي



مردي عربي با داشتن يک ناقه (شتر ماده) به نزد رسول الله آمد و عرض کرد: يا رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم! اين ناقه را مي خري؟ حضرت فرمود: به چند درهم مي فروشي اي اعرابي؟! عرض کرد: دويست درهم، پيامبر فرمود: ناقه تو قيمتش بيش از اين است و پيوسته قيمت شتر را زياد مي کرد تا به چهارصد درهم رساند و از اعرابي خريد و پولها را در دامن اعرابي ريخت.

مرد عرب مهار ناقه را بگرفت و گفت: ناقه از من است و در هم هم مال من است و اگر تو را بينه و شاهد هست، حاضر کن.

در اين وقت، ابوبکر پيدا شد، پيامبر فرمود: بيا تا اين پير مرد، يعني ابوبکر، بين من و تو حکم کند، و ماجرا را براي او نقل کرد. او گفت: قضيه معلوم است که اعرابي شاهد مي طلبد و شما بايد شاهد بياوري.

در اين اثنا عمر نمودار شد و پيامبر فرمود:اي مرد عرب! حاضري اين مردي که به طرف ما مي آيد بين ما حکم کند؟ عرض کرد: آري يا محمد صلي الله عليه و آله وسلم! چون عمر نزديک آمد، پيامبرفرمود: تو بين من و اين اعرابي قضاوت کن، گفت: يا رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم! سخن خود را بگو. فرمود: ناقه از من و دراهم از براي اعرابي است، عمر به اعرابي گفت تو ادعاي خود را بگو؟ اعرابي گفت: ناقه و دراهم هر دو از من است، اگر محمد ادعائي مي کند بايد شاهد اقامه کند؛ عمر گفت: قول اعرابي درست است و بر صحت کلامش قسم مي خورد.

پيامبر به اعرابي فرمود: من تو را محاکمه مي کنم نزد کسي که به حکم پروردگار عزيز و جليل بين ما حکم کند، که ناگاه علي عليه السلام بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم وارد شد.

علي عليه السلام عرض کرد: يا رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم! شما با اين مرد در چه واقعه اي صحبت داريد؟ حضرت فرمود:يا ابااللحسن! بين من و اين مرد عرب قضاوت کن، علي عليه السلام فرمود: اي اعرابي! به پيامبر چه ادعا داري؟ گفت: پول ناقه اي را که به او فروخته ام از او مي خواهم.

علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيد: شما چه مي گوييد؟ فرمود: من پول تمام ناقه را پرداخته ام، اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اي اعرابي! آيا رسول خدا راست مي گويد؟ گفت: نه هيچ چيز به من نپرداخته است، حضرت شمشير از غلاف کشيد و به يک ضربت او را به هتل رسانيد.

پيامبر فرمود: چرا چنين کردي؟

عرض کرد: يا رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم! من شما را بر اوامر و نواهي خداوند متعال و بر بهشت و جهنم و ثواب و عقاب و وحي خدا تصديق مي کنم، چگونه مي شود که در بهاي شتر ماده اين اعرابي تو را تصديق نکنم؟ من اعرابي را از اين جهت کشتم که شما را تکذيب کرد و گفت رسول خدا پول شتر را نداده است.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: راست گفتي و حکم به حق کردي ولي ديگر به مثل اين کار عود مکن؛ سپس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم رو به ابوبکر و عمر نمود و فرمود: حکم خدا اين بود که علي عليه السلام قضاوت کرد نه حکمي که شماها کرديد.[1] .









  1. وافي، ج 2 ص-165 من لا يحضره الفقيه- قضاوتهاي اميرالمؤمنين؛ داستانهايي از زندگاني حضرت علي عليه السلام، ص76.