عمر اعلميت علي را تأييد مي کند
ما در اين بخش از بحث خود، به چند نمونه از اعترافات خليفه ثاني اشاره مي کنيم: «قال عمر بن خطاب: «لو لا علي لهلک عمر»[1] و «لا بقيت لمعضلة ليس لها ابوالحسن عليه السلام»[2] و «لا يفتين احد في المسجد و علي حاضر»[3] و «اقضا کم علي»[4] و «لا ابقاني الله بارض لست فيها يا اباالحسن!»[5] و «لا ابقاني الله بعدک يا علي»[6] و «أللهم لا تنزل بي شديدة الا و ابوالحسن الي جنبي»[7] . در اين فرازها- به ترتيب شماره آنها- عمر مي گويد: اگر علي نبود عمر هلاک مي گرديد!! من در هيچ مشکلي نباشم مگر اين که علي حضور داشته باشد. هيچکس حق ندارد با حضور علي عليه السلام در مسجد فتوي دهد. در قضاوت علي از همه داناتر است. يا علي! خدا مرا بعد از تو نگه ندارد. خداوندا! براي من مشکلي نرسان، مگر اين که علي در کنارم باشد. اينها نمونه هاي بسيار معدودي از اعترافات عمر است به منزلت علمي و فضايل آن حضرت، که به طور صريح برتري آن بزرگوار را بر ديگران نشان مي دهد.[8] .
در ميان خلفاي سه گانه راشدين، عمر بن خطاب منصف تر، و يا به عبارتي کم غش تر از ابوبکر و عثمان بود، و لذا با عبارات گوناگون، و در موارد مختلف، به اعلميت و ارجحيت اميرالمؤمنين عليه السلام اعتراف نموده، و از محضر آن حضرت کسب فيض نموده است.