ابوامامه معاويه را مفتضح ساخت











ابوامامه معاويه را مفتضح ساخت



در تاريخ آمده است که:

«ابوامامه باهلي» وارد دربار معاويه شد. خليفه ستمگر اموي فوق العاده به وي احترام کرد، و غذاي مخصوص را آماده ساخت و با دست خودش بر دهان ابوامامه گذاشت! و با عطر ويژه، سر و صورت وي را معطر کرد،

و يک کيسه پراز دينار طلا به وي اهدا نمد و سؤالي را مطرح کرده و از او پرسيد:

«يا اباامامة بالله انا خير ام علي بن ابي طالب»؟

اي اباامامه! تو را به خدا سوگند، من بهترم يا علي بن ابي طالب؟

آن شيعه پاکدل جواب داد: «چرا سوگند مي دهي، من سخن راست مي گويم و آن اينکه:«علي والله خيرمنک و اکرم و اقدم اسلاما و اقرب الي رسول الله قرابة واشد في المشرکين نکاية...».

سوگند به خدا اي معاويه! علي عليه السلام از تو بهتر و بالاتر است! زيرا علي عليه السلام نخستين مؤمن بوده، و از همه به رسول خدا نزديک تر است، و جهادش نيز با مشرکين سخت تر، و در پيش مردم محترم تر مي باشد.

معاويه! تو خودت را با چه کسي مقايسه مي کني؟ با علي عليه السلام که پسر عموي پيامبر، شوهر زهرا، و پدر امام حسن وامام حسين که سروران اهل بهشت هستند مي باشد... اي معاويه! گمان مي کني من با دين و ايمان بر تو وارد شده، و بدون ايمان و همراه با کفر از اينجا خارج مي شوم؟! چه بد فکر مي کني!! آنگاه آن کيسه طلا را به روي او انداخت و گفت: به خدا قسم حتي يک دينارش را نمي پذيرم![1] .

از اين قضيه علاوه بر اين که استفاده مي گردد: ولايت علي ايمان و انکارش کفر است، شجاعت و ايمان «ابوامامه» که باعث شده است در دربار معاويه پس از آن همه احترامات بي نظير، سرانجام زبان او به مدح و فضائل علي گشوده گردد، نيز آشکار مي گردد.









  1. ... يا معاوية! اظننت اني ساخيرک علي علي عليه السلام بالطافک و طعامک و عطائک؟ فادخل اليک مؤمنا و أخرج منک کافرا... سفينة البحار ج1 ص699 ماده سود.