انگيزه شروع جنگ نهروان











انگيزه شروع جنگ نهروان



بعد از اينکه جنگ صفين خاتمه يافت، عده اي از لشکر امام جدا شدند و با کنايه و يا صريحا مطالب بي ربطي را به حضرت نسبت دادند؛ تا اينکه عده آنان به چهار هزار نفر رسيد و بر اميرالمؤمنين عليه السلام خروج کردند خوارج با عبدالله بن وهب راسبي، بيعت کردند و به طرف مدائن رفتند و عبدالله بن خباب فرماندار امام را در مدائن شهيد کردند و شکم زن او را که حامله بود دريدند و ديگر زنان را نيز کشتند.

امام با سي و پنج هزار نفر از کوفه بيرون شد. از بصره فرماندارش، ابن عباس، نيز ده هزار نفر را براي ياري امام، روانه کرد که افرادي همانند احنف بن قيس و حارثة بن قدامه در ميان آنان بود.

امام در شهر انبار توقف کرد تا لشکرش جمع شدند، آن وقت براي آنان خطبه اي خواند که تحريص جنگ با معاويه را در برداشت؛ لشکر از جنگ با معاويه امتناع کردند و گفتند: ابتدا بايد به جنگ با خوارج پرداخت. حضرت قبول کرد و به طرف نهروان حرکت نمودند. قبلا نماينده اي از طرف خود به جانب ايشان، فرستاد لکن آنان نماينده امام را کشتند و پيغام دادند که، اگر از اين حکميت که قرار دادي توبه کني ما در اطاعت تو درآييم و گرنه از ما کناره گير تا براي خود امامي اختيار کنيم.

امام پيغام فرستاد که کشندگان برادران مرا به سويم بفرستيد تا از ايشان قصاص کنم، آن وقت دست از جنگ با شما بر مي دارم، شايد مقلب القوب هم شمار را از اين گمراهي برگرداند.

خوارج در جواب پيغام دادند که، ما جميعا قاتل اصحاب تو مي باشيم؛ اين وقت امام، اصحاب خود را به سوي جنگ با خوارج امر کرد و فرمود: به خدا قسم که از ايشان زياده از ده نفر، جان سالم بيرون نبرد و از شما ده نفر کشته نگردد.لحظه لحظه به امام خبر مي دادند که خوارج از نهر عبور کردند، اما قبول نمي کرد و سوگند يا مي کرد که ايشان عبور نکرده اند و نمي کنند و جايگاه کشته شدن آنان در «رميله» پايين نهر خواهد بود.

بعد از مدتي امام با لشکر به نهروان رسيدند و ديدند که خوارج در «رميله» هستند، همانطوري که امام خبر داد، امام فرمود: الله اکبر! پيامبر خدا راست گفت.

پس، دو لشکر مقابل هم صف کشيدند؛ امام پيش ايستاد و خوارج را امر فرمود که توبه کنند و به او به پيوندند؛ ولي آنان قبول نکردند و لشکر حضرت را تير باران نمودند. اصحاب، عرضه داشتند که خوارج ما را تير باران کردند، امام فرمود: شما دست باز داريد تا سه مرتبه؛ تا اينکه مردي از لشکر امام را آوردند که به تير خوارج شهيد شده بود.

امام فرمود: الله اکبر! الان جنگ با ايشان برايتان حلال است؛ پس فرمان جنگ داد و فرمود: برايشان حمله کنيد.

از خوارج چند نفر به ميدان آمدند و رجز مي خواندند تا امام را به قتل برسانند؛ امام همه آنان را به جهنم فرستاد. بعد از پايان جنگ، نه نفر از لشکر امام شهيد شدند و ده نفر از خوارج، جان سالم بدر بردند، همانطوري که قبلا امام، خبر داده بود؛ جنگ نهروان در سال سي و هشت هجري يعني دو سال بعد از جنگ صفين واقع شد.[1] .









  1. بحارالانوار- تتمة المنتهي، ص21 -19 ؛داستانهايي از زندگاني حضرت علي عليه السلام، ص22-20.